نام کتاب: علمدار| زندگینامه و خاطرات جانباز شهید سید مجتبی علمدار
ناشر: نشر امینان
تعداد صفحات: 262
قیمت روی جلد: 3800 تومان
***
به راستی او چه کرد؟چگونه قلوب را تسخیر کرد؟چگونه بر دلهای جوانان فرماندهی می کرد؟
او چه کرد که آن روزها صدها جوان عاشق و شیفته و همراهش بودند و این روزها پروانه وار بر گردِ مزارش.
سید عزیز ما چه کرد که بیشترین زائران مزارش، از شهر های دیگر راهی ساری می شوند؟مگر او بین ما نبود؟مگر مثل ما در همین کوچه و خیابان ها زندگی نمی کرد؟ مگر هشت سال پس از جنگ را تجربه نکرد، روزگاری که معنویت،مثل دوران جنگ همه گیر نبود.
روزگاری که برخی از رزمندگان به خلوت تنهایی خود رفتند و یا همرنگ جماعت شدند!
اما سوال این است که سید در این دوران چگونه زندگی کرد؟! چه کرد که از میان ما خداوند او را انتخاب کرد.چگونه است که این جوان ِ به خدا رسیده، هنوز مشعل دار هدایت انسان هاست!
کم نیستند انسان هایی که راه هدایت را از کنار مزار سید مجتبی یافتند. آن ها با عنایت مادر بزرگوار سید، حضرت زهرا سلام الله علیها، مسیر صحیح را یافتند و اکنون الگویی برای دیگران شده اند.
به راستی سرّ این مطلب در کجاست؟سید چگونه چنین قابلیتی یافت. چه کرد که برای صدها نفر دلیل راه شد!
پاسخ این سوالات را باید در زندگی سید یافت. باید در اعمال و رفتار او جستجو کرد.
سید مجتبی، علمدار مبارزه با نفس بود.او جهاد اکبر را در سالهای جهاد اصغر آغاز کرد. و تفاوت او با دیگران در همین نکته است!
پایان دوران جنگ، پایان جهاد او نبود. جهاد نفس سید تا لحظهء شهادتش ادامه یافت.
و کتاب قانون او(اعتراف نامه شهید علمدار که چراغ هدایت است)شاهدی است بر این ادعا! او مثل ما در دنیا زندگی کرد اما اهل دنیا نشد!
گذرگاه دنیا او را فریب نداد. فهمیده بود که همه ما مسافرانی بیش نیستیم و باید روزی از این دیار سفر کنیم.
فهمیده بود اینجا جای دلبستن نیست و در این راه با توکل به خدا و توسل به ائمه معصومین علیهم السلام راه را می توان پیدا کرده و به سوی نور حرکت کرد.
آری، خودسازی او در کلامش تأثیر گذاشته بود. مردم شیفته مرام و رفتارش شده بودند.
سید مجتبی برای خدا کار می کرد و زحمت می کشید. در این راه بارها اذیت و آزار شد اما خسته نه!
او خالصانه برای خدا کار کرد. تا رمق در بدن داشت برای هدایت انسان ها تلاش وآن ها را هدایت کرد.
آری، او هر چه کرد برای رضای خدا کرد و این است سرّ ماندگاری مردان خدا..