بی رنگی

اگر مقصد پرواز است؛ قفس ویران بهتر، پرستویی که مقصد را در کوچ می‌یابد، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد...
 ا

حلقوم ها را می‌توان برید، اما فریادها را هرگز؛ فریادی که از حلقوم بریده برمی‌آید، جاودانه می‌ماند... «شهید سیّد مرتضی آوینی»



بی رنگی

خیلی ها اهل هنر بودند
اما؛
هنر انقلاب اسلامی را،
تو با قلمت معنا کردی...

دریـــــــچــــــــه

تو عشقي و تو را عشق است

روايت كن فتح آخر را..

آويني، آواي دين بود، در دنياي دون...

او را از آستين خالي ِ دست راستش خواهي شناخت، چهره ي ريز نقش و خنده هاي دلنشينش نشانه بهتريست، مواظب باش، آن همه متواضع است، كه او را در ميان همراهانش گم ميكني، اگر كسي او را نمي شناخت، هرگز باور نمي كرد كه با فرمانده لشكر امام حسين رو به روست...

مصطفاي خوبي ها..

قلمم می هراسد، ناگاه از رفتار باز می ماند.. چون رازی در پس آن نوک سیاهش در درون دارد، حاجی نمی دانم که بگویم این تو بودی که به شهادت آبرو بخشیدی، یا شهادت بود که با تو آبرومند شد...

حاجی قلب همه بچه ها رو ربوده بود...حاجی برای بسیجیهاش بی تاب بود و بسیجیها هم برا حاجی...

روشن فدایی ولایت و عاشق نور بود نه ظلمت جهل..

كدامين سو را نظاره مي كني؟

صيادي كه صددام در پي اش بود..

ای لشکر صاحب الزمان... چه آمادگی اي داری تو !

مردان آهنین! آری؛به واقع آهنین بودند کالجبل الراسخ...


˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

Instagram


رنگ، تعلق است و بی‌رنگی در نفی تعلقات. اگر بهار ریشه در زمستان دارد
و بذر حیات در دل برف است که پرورش می‌یابد، یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه اخروی از قلل سپید و پربرف پیری می‌گذرد. «موتوا قبل ان تموتوا» یعنی منتظر منشین که مرگت در رسد؛ مرگ را دریاب؛ پیر شو پیش از آنکه پیر شوی،
و پیری بی‌رنگی است.
***
مــا، اهل ولایــت هستیم
و همه چیـزمان؛ در گـرو ِهمیـن
اهلیت است.
«شهید سیّد مرتضی آوینی»


تـو می آیی
شهیـدان نیز بـاز می گردند،
و آویـنـی روایــت می کند؛
فـتـح نـهـایـی را..

حـــديـــث هــفـــتــه

امام على علیه السلام فرمودند:

اَلْمُؤْمِنُ حَيىٌّ غَنىُّ مُوقِرٌ تَقىٌّ؛

«مؤمن، با حيا، بى ‏نياز، با وقار و پرهيزگار است.»

[عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 55 ، ح 1425]


«آرشيو احاديث»

مـعــرفــی کــتــاب

نام کتاب: یادت باشد...

نویسنده: رسول ملاحسنی

تعداد صفحات: 378 

***

کتاب «یادت باشد» عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینب‌کبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید!

طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب«یادت باشد» را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است، عشقی که شاید در زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد اما این تعلق خاطرها هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود.

کتاب «یادت باشد» استعاره‌ای از تمام یادت باشدهای همسران شهدای مدافع حرم است که در لحظات وداع تقدیم گام‌های راسخ این مردان از خودگذشته کردند، یادت باشد از همان جمله معروف شهید حمید سیاهکالی‌مرادی روز قبل از اعزام به سوریه آغاز می‌شود که خطاب به همسرش گفت: «دلم را لرزاندی اما ایمانم را نمی‌توانی بلرزانی!»، یادت باشد قصه رباب‌های سرزمین ماست که زینب گونه صبوری پیشه کرده‌اند و پرچم پاسداری از حریم حرمت این زندگی عاشقانه را به دوش می‌کشند.

در متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» این گونه آمده است:

سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛ گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم منو بی خبر نذار».

با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».

کتاب یادت باشد، کتابی که با روایتی ساده لب را می‌خنداند و چشم را می‌گریاند تا همه یادمان باشد این اشک‌ها و لبخندها، این آرامش امروز را مدیون رشادت شهدای مدافع حرم و صبر زینی همسرانشان هستیم.


«آرشيو معرفي كتاب»

خاک ِ باران خورده...

چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۱۹ ب.ظ

دارد باران می بارد...

شعر سرائیده می شود،

از آسمان؛

خدا هم شاعری را دوست دارد...!

 بیـ... رنگـ... :

بوی خاک ِ باران خورده می آید...

ديدگاه ها  (۱۶۹)

سلام دوست عزیز، وبلاگت خیلی عالیه
آیا تا به حال خرید وسایل مورد نیازت و یا چیز هایی رو که دوست داری داشته باشی و یا حتی یک هدیه برای دوستات رو از اینترنت خریدی؟ اگه تا حالا این کارو نکردی حتما امتحانش کن چون خرید از اینترنت علاوه بر این که میتونی وسایلی رو بخری که توی بازار پیدا نمیشه یا حداقل یکجا پیدا نمیشه میتونی از تخفیفات ویژه ای که برای همه ی محصولات در نظر گرفته شده استفاده بکنی.
برای همین منظور من پیشنهاد میکنم که به سایت من بیاید و یک بارم شده این کارو امتحان بکنید.
۰۱ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۱۶ عشق ک ر ب ل ا
دقیقا امشب داشتم به همین فک میکردم
جاااانه
بوی خاک ِ باران خورده می آید...
چه بارانی...
خدایا شکرت
منم دلم باران میخواهد...
منم هم دلم برای بوی لطیف بارانش تنگ شده ...
۰۱ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۵۰ مصباح الهدی
اینجا هم بارانی شده با لطف حق
...
دعایم کن خواهری که سخت محتاج ِ دعایت هستم
سخت !

دلم میخواهد خدا راه نشانم دهد و فقط خودش جوابم را بدهد...

دعا...
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۰۳:۰۴ دل نوشته های من
سلام خوشبحالتون این حوالی فقط نور خورشید که ترانه سرای میکنه با تابشش
با هم صحبت آپم
یا علـــــــــــــــــــــی
لطفا تا انتها بخوانید

قطاری به مقصد خدا
قلب دختر از عشق بود، پاهایش از استواری و دستهایش از دعا.

اما شیطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود.پس کیسه شرارتش را گشود

و محکمترین ریسمانش را به در کشید. ریسمان ناامیدی را.

ناامیدی را دور زندگی دختر پیچید، دور قلب و استواری و دعاهایش.

ناامیدی پیلهای شد و دختر، کرم کوچک ناتوانی.

خدا فرشتههای امید را فرستاد، تا کلاف ناامیدی را باز کنند،

اما دختر به فرشتهها کمک نمیکرد. دختر پیله گره گرهاش را چسبیده بود

و میگفت: نه، باز نمیشود. هیچ وقت باز نمیشود.

شیطان میخندید و دور کلاف ناامیدی میچرخید.

شیطان بود که میگفت: نه، باز نمیشود، هیچ وقت باز نمیشود.

خدا پروانهای را فرستاد، تا پیامی را به دختر برساند.
پروانه بر شانههای رنجور دختر نشست و دختر به یاد آورد که این پروانه نیز زمانی کرم کوچکی بود گرفتار در پیلهای.

اما اگر کرمی میتواند از پیلهاش به درآید، پس انسان نیز میتواند.

خدا گفت: نخستین گره را تو باز کن تا فرشتهها گرههای دیگر را.

دختر نخستین گره را باز کرد...

و دیری نگذشت که دیگر نه گرهای بود و نه پیله و نه کلافی.

هنگامی که دختر از پیله ناامیدی به درآمد، شیطان مدتها بود که گریخته بود.
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۰۷:۲۲ علیرضا محمدی
این روزها برای من
باران
ترانه ایست از جنس بی قراری ...
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۰۷:۵۱ ولایت رهبری
بسم رب الزهرا

سلام خدمت شما:

با گزارشی تصویری از زلزله زدگان آذربایجان درخدمت شما بزرگواران هستیم.

مصیبت این زلزله بزرگ را در شهر های اهر،هریس،ورزقان را به تمامی هموطنان مخصوصا به

همشهریان خود تسلیت گفته وبه بازماندگان این حادثه تلخ تسلیت گفته وبرای جانباختگان

از خدای متعال بخشش و مغفرت را خواستاریم.

هر نظر شما دل گرمی برای زلزله زدگان و تسلیت برای بازماندگان این حادثه ی بزرگ هست.

پس منتظر حضور گرمتون در محفل بسیجیان و رهروان شهدا هستیم.

التماس دعا

یازهرا(س)
مرا بسپار در یادت
به وقت بارش باران
نگاهت گر به آن بالاست
و در رقص دعا قلبت مثال بید میلرزد
دعایم کن
دعایم کن
دعایم کن
بوی باران ......شب هفتم محرم پارسال ............. کربلا بارون اومد...
بیچاره دل رباب ....
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۳۲ کانون فرهنگی هنری مرحوم ابوترابی
دعا می کتم غرق باران شوی...
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۱۷ http://cooloff.blogfa.com/
http://cooloff.blogfa.com/
سلام
وبلاگ خیلی خوبی دارید.
"خدا هم شاعری را دوست دارد..."
خوشحال میشیم به ما هم سر بزنید.
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۰۱ شمع های سوخته
سلام.....
تو این چند پستی که گذاشتین خرابمون کردین
این روزا چه خبره؟!!!!
دعا کنید
ببار ای بارون ببار...
بهر لیلی چو مجنون ببار ... ای بارون...
الان جا داره بگم کوفتت بشه یا نشه ؟!!!
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۵۸ دلداده به ارباب
گاهی آسمان هم دل میگیرد...
من که آدمم..
//
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۲۱ فرمانده عملیات
سلام همسنگر
چراغ راه
پرداختن به عیوب خود
قال الامام علی(ع): من ابصر عیب نفسه شغل عن عیب غیره.
امام علی(ع) فرمود: هرکس به عیب نفس خویش بنگرد، هرگز به عیب یابی از دیگران مشغول نمی شود.(1)
ــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج 74، ص 236
سلام خواهر خوبم.
احسنت...خیلی زیبابود...
خدانه تنها شاعری را دوست دارد،
بلکه آن را آفریده و مخلوقش را عشق می ورزد!
به روز هستم بامطلبی کوتاه.
خواهرم تشریف بیاورد.
یاحق
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۱۴ خداحافظ رفیق
آخی.....
چه مهربون
خوش بحالت سادات خانوم
من خیلی هوای بارونی و خود بارون رو دوست دارم
زیر باران باید رفت...
.
.
دلا در گریه وصل یار در خواه
دعا هنگام باران مستجاب است
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۴۹ هر روز یک خاطره
سلام علیکم.

با مطلبی تحت عنوانه:

شهید گمنامی که مزارش در کربلاست

مهمان شهدا شوید
اینجا بارون نمیاد
به عمرم اینقدر بارون ندیده بودم که این چند روز تو شمال دیدم
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۳۶ من یک مسلمانم
سلام
دعوتید به وبگاه
دلم برای باران تنگ شده...
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۰۱:۳۸ آهسته عاشق می شوم
باران که ببارد آواز دلم شنیدنی است...
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۰۱:۳۸ آهسته عاشق می شوم
یه روز خوب میاد...
اللّهم عجّل لولیک الفرج
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۰۱:۵۶ آهسته عاشق می شوم
مَتی تَرانا و نَرَیک؟
کی می شود که تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم؟؟؟
اللهم عجل لولیک الفرج...
سلام
با مطلب "نتایج دعا برای فرج امام زمان " آپم

مطلب جالبیه بهتون توصیه میکنم حتما سر بزنید ...
التماس
دعا
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۰۰ دلداده به ارباب
میگویند دل شکسته ها را سریع میخرد...
نمیدانم چرا من را برای بند زدن دلم نمیخواهد...!!!
روزها کار دلم لحظه شماری شده بود

طفلک از دست تو هر شب متواری شده بود

جایگاهی که به زیبایی اسمت سوگند

باتو از روز ازل نامگذاری شده بود

نیمه شبها من وتنهایی و بغضی که شکست

اشکهایی که بدنبال تو جاری شده بود

روزهایی که نبودی دل بابونه شکست

کار مریم پس از ان گریه و زاری شده بود

نرگس از رفتن تو پای به بیراهه گذاشت

یاسمین از شب اغاز فراری شده بود

در حیاط از غم فقدان تو محبوبه شب

مست در باغچه ام خاکسپاری شده بود

تو که یکرنگ نبودی و دلت تنگ نبود

من همانم که دلم دانه اناری شده بود

بی تو هرشب من و تنهایی و لالایی شب

شاه غم در شب من تاجگذاری شده بود

اللهم عجل لولیک الفرج
عشق واقعی یعنی :
کسی رو در هر ضربان قلبت حس کنی
کسی رو توی تمام رویاهات پیدا کنی
اینکه کسی رو حتی با چشمای بسته هم ببینی
و اینکه برای کسی بدون هیچ دلیل مناسبی دلتنگ بشی و اینو میگم
رهبرم ..عشقی به تو دارم در سرم
امروز و فردا میکنم دنیا را خبردار میکنم
ازعشق رهبری میگم. اقای من . مولای من تا جان دارم در خدمتم
هیچ شنیده ای که مرغی اسیر، قفس را هم بر دارد و با خود ببرد؟
سلام همسنگر خدا قوت...
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۱۶ دلداده به ارباب
من از اولین شب قدر امسال دلــَ م را سپرده ام به دستش...دخیلش شده ام...
اما...
[...]
این س ِ نقطه ها را چه کنم؟
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۱۸ عشق ک ر ب ل ا
التماس دعا...
سلام علیکم
طاعات و عبادات خالصانه شما مقبول درگاه حق ان شاا...
متشکر از حضور شما
زیبا بود
ممنون
التماس دعا
یازهرا
(3صلوات هدیه به امام عصر)
صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پر کشیدن پرستو شدن...
با افتخار لینک شدید...
سلام گمنام عزیز
ممنون از حضور شما.
.. بوی خاک باران خورده می دهد این پست ..
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۰۰ کانون فرهنگی هنری مرحوم ابوترابی
ای شیعه زهجران تو دل پرغم و شاکی
ای بیرق روز فرجت چادر خاکی
برگرد که بی تو به خدا شیعه غریب است
آن بقعه ویران شده سامره حاکی
با دلنوشته ای به حضرت صاحب به روزم...
در پناه"او"
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۱۶ کانون فرهنگی هنری مرحوم ابوترابی
تا جمعه دیگر دلم را به شالش گره می زنم...شاید مرا هم ببرد تا بی کرانه ها...

زیبا نگاشتید مثل همیشه

سپاس از نظرتان
فرصت نفس کشیدن مان که تمدید می شود شاید باید یادمان بیاید هنوز هستیم چون رسالتی داریم ...
و ای کاش این جمع های هر چند کوچک با هم بودنمان آنقدر دلگرمی به حرکت رو به سوی نورمان بدهند تا شانه به شانه ی هم برویم ... تا ظهور...

اگر این ماه هم افتخار حضور می دهید معانی بلند و آسمانی قرآن عزیزمان را 15 شهریور تا 15 مهرماه در کنار هم زندگی می کنیم
سلام

رنگ خدایی و چه چیزی نیکوتر از رنگ خدایی...

×

بی رنگی...

×

کمرنگ ...

×××

اینجا بوی خاک باران خورده می دهد...
۰۳ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۳۸ دلداده به ارباب
خدا آن حس ِ زیبایی است...
سلام و نور
همراهی تان باعث افتخار است
قدمتان بر دیده
لطفا معنی جز 30 کلام الله را در حدفاصل 15 شهریور تا 15 مهرماه تلاوت بفرمایید
و اگر در خاطرتان ماند التماس دعایی چشم به راه دست های رو به خدای شماست
سلام

مردم شمال مردمی پاک و ساده و بی غل و غش اند ...شاید علتش این باشد که باران همیشه می بارد و انگار شستشو میدهد تمام گناهان را ...
میگن پنجره فولاد آقا برات کربلا میده من سال هاست دخیلم اما....
سلام....ممنونم از حضورت...خوشحالم که کسی را عین خودم پیداکردم...
موفق باشی دوست عزیز.
هشتم شوال سالروز تخریب گلستان بقیع تسلیت باد ....
آجرک الله یا صاحب الزمان ....
انشا الله سقا خونه بپا کنیم با شور احساس کنار قبر ام البنین مادر عباس (ع)...
انشا الله محرم 91 وعده ما کربلا ...
یا قاسم ادرکنا
حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی):

.......آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند. ما باید از آنچه در این هشت سال جنگ اتفاق افتاده؛ آن روحیه ی مقاومت، آن روحیه ی فداکاری همراه با اخلاص، همانی که حقیقتاً در عرصه های جنگ ما وجود داشت استفاده کنیم...

اگر همین نصف روز حادثه کربلا در تاریخ ما در طول 1400 سال چنین اثری بجا نهاده است چرا فکر نکنیم که جنگ 8 ساله ما می تواند برای سال های متمادی در داخل جامعه منشأ اثر باشد...

سلام همسنگر گرامی:
ممنون از حضور ونظر لطفتون.
*شهادت نصیبتون یاعلی*
۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۲۲ حسینـ مهدویـ
ای کاش ما هم با شهدا می ماندیم.
وای برما رفتگان!
۰۴ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۱۲ پایگاه شهدای روستای تیکدر(وهاب)
روز و شب ما اگر جهنم گردد
شخصیتمان ترور دمادم گردد
ما بسیجیان نمی گذاریم حتی
یک مو زسر خامنه ای کم گردد
۰۴ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۵۵ عشق ک ر ب ل ا
نوای وبت
شلمچه...
خدایا
السلام علیک یا اهل البیت النبوه...
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریه های بلند ممنوع است
روضه که هیچ سینه هم نزنید
کربلا رفته ها کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خسته ام نگهبانان
به خدا زود می روم نزنید
زائری داد زد که نا مردان
تازیانه به مادرم نزنید
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
کاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینه ها به پا بشود
کاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
کاش با نغمۀ حسین حسین
این حرم مثل کربلا بشود
در کنار مزار ام بنین
طرحی از علقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قدر عقده هست وا بشود
چارتا گنبد طلایی رنگ
چارتا مشهد الرضا بشود
این بقیعی که این چنین خاکی است
رشک پروانه های افلاکی است
در هوایش ستاره می سوزد
سینه با هر نظاره می سوزد
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحن و مناره می سوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راه و چاره می سوزد
این حرم مثل چادر زهراست
که در اینجا دوباره می سوزد
این حرم مثل خیمه ی زینب
که در اوج شراره می سوزد
سال ها بعد قدری آن سو تر
چند قرآن پاره می سوزد....
-------------------------------------
التماس دعا دارم خیلی زیاد...
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۰۳ عبدالزهـــرا
بسم رب الزهـــراء

السلام علیک یا داعی الله...

...

سلام بر شما گمنــــام بزرگوار

ز این خانه، بوی کربلای جبهه ها می آید....بوی فکه....

در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون
یاد شلمچه، یاد فکه یاد مجنون...

...

الهی شهادت نصیبتان گردد...با صلواتی بر محمد و آل محمد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

...

التماس دعا
یا زهـــــــــرا
سلام
با پست آغاز آپم. منتظر حظور شما هستم.
سلام
شما هم شمالی هستید؟
کاش زودتر فهمیده بودم اون شبی که مثل موش آب کشیده شدیم می اومدیم خراب می شدیم سرتون
اینقده ذوق کردم عکس منو کذاشتی اون بالا کنار پلاک
سلام. احوال شما؟
خوبی انشاا...؟ کجایی پس؟
اومدیم خلخال نبودی که!
خیلی وقته ندیدمت.
وبلاگت خیلی خوبه معومه حسابی وقت میزاری.
انشا... همیشه خوب باشی.
التماس دعا.
یاعلی...
وقتی دو لبت به گفت و گوی مهدی است
یا چشم ترت به جست و جوی مهدی ست

با دیدن تو نگاه ما می افتد
در آینه ای که رو به روی مهدی ست.
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۵۰ دلداده به ارباب
و به همین راحتی اشکی جاری میشود...
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۵۳ دلداده به ارباب
دلــَ م باران میخواهد...تا دعایم مستجاب شود...
چه کنم؟
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۱۵ دلداده به ارباب
اما الان مشهد میخواهد...
صبر که لبریز بشه کاسه اش،چه؟
سلام بزرگوار
باپست جدید تخریب قبورمطهرائمه بقیع به دست وهابیت کوردل پذیرای حضورگرمتان هستم
سلام
واقعا قشنگ گفتین...
این روزها بارون و بوی خاک....
باران میبارد به دعای کداممان،نمیدانم!
من همین قدر میدانم باران صدای پای اجابت است و خدا با همه جبروتش دارد ناز میخرد،
نیاز کن....
یاعلی
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۴۶ وبلاگ نشرآرا و افکار سید صادق شیرازی
سلام از وبلاگ ما یعنی نشر افکار و آرای مرجع عالی قدر تشیع السید صادق الشیرازی دام ظله دیدن کنید و حتما نظر خودتونو بیان کنید و اگر تمایل به تبادل لینک دارید ما را با نام((وبلاگ نشر آرا و افکار سید صادق شیرازی)) لینک کنید سپس بفرمائید ما با چه نامی لینکتان کنیم و اگر تمایل داشتید لوگو ما را در وبلاگ خود بگذارید
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۰۸ فرمانده عملیات
سلام همسنگر ولایی
مقام خلیل
از امام صادق(ع) روایت شده که وقتی فرستادگان خدا (با قیافه انسانی) نزد حضرت ابراهیم آمدند، حضرت ابراهیم(ع) یک گوساله (بریان شده) نزد آنان گذارد که تناول کنند، فرستادگان خدا گفتند: ما نمی خوریم تا آنکه ما را خبر دهی که قیمت آن چقدر است. حضرت فرمود: وقتی که می خورید، بسم الله بگویید، و زمانی که از خوردن فارغ شدید بگویید «الحمدلله». امام صادق(ع) فرمود: در این هنگام جبرئیل متوجه همراهان خود گردید که چهار نفر بودند و خود ریاستشان را به عهده داشت، گفت: سزاوار است که خدا این شخص را خلیل خود قرار داد.(1)
در روایتی دیگر نقل شده که به حضرت ابراهیم(ع) گفته شد برای چه چیز خدا تو را خلیل انتخاب کرد؟ حضرت فرمود: برای سه چیز: 1- همیشه امر خدا را برکارهای دیگر مقدم می داشتم. 2- آنچه را که خدا برای من کفالت کرد غصه نخوردم. 3- شب و روز با مهمان بودم.(2)
همچنین در حدیث دیگری از امام صادق(ع) سؤال شد که چرا حضرت ابراهیم(ع) را خدا خلیل خود انتخاب کرد؟ حضرت فرمود: برای آنکه او زیاد بر روی زمین سجده می کرد.(3)
ــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج 12، ص 5
2- مجموعه الاخبار، ص 179
3- قصص الانبیاء، ص 111
ما را لینــــــک نفرموده اید،گویا...
سر هم که نمیزنید....
دلــداده عــشقم و نــرفتم بیــراه
راهی به جز این نیست خداییست گواه
در هرچــه نـظر کنم نبینم جز عـشق
لاحـــول و لا قــوة الا بــالله
دلــداده عــشقم و نــرفتم بیــراه
راهی به جز این نیست خداییست گواه
در هرچــه نـظر کنم نبینم جز عـشق
لاحـــول و لا قــوة الا بــالله
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۰۶ دلداده به ارباب
موءذن بزن نقاره که صحن انقلاب میخواهم....
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۱۵ دلداده به ارباب
「 بــ ـاب‌الـجــواد 」، راه ورودے بــ ه قـلب تـوستـــ// حــاجـت رواست هــر کــ ه از ایــن راه مـی ‌رود
۰۵ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۲۸ دلداده به ارباب
من پشت در حرم چنان میمانم // شاید که کبوتری ضمانت بکند...
۰۶ شهریور ۹۱ ، ۰۰:۴۰ مسافر خسته ...
میگویند آنچه از دل بیرون آید نیکوست ...
کسی نمیفهمد ...کسی نمیداند ....کسی نمیپرسد ... کسی چه میداند...خسته شدیم .... دلمان تنگ است...
من هم دلم آسمان میخواهد , دلم باران میخواهد , خدایا دیگر بس است ... به قول جمله یکی ازرفقا خدایا سوختن بس است پس دیگر بساز ...
۰۶ شهریور ۹۱ ، ۰۸:۲۲ دلداده به ارباب
نام ام را پاراف کن حضرت عشق، آرزوی دیگری ندارم.
وهو السلام
باران که می بارد تو می آیی...
علی علی
۰۶ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۰۶ أَحْـــــــــــلاَمــ
...دردل ابــــــــرنگهداری باران سختـــ استــــــ..."

دلمـــــ، ابرشد با "بوی خاک باران خورده..." عجیب یاد اروند افتاده امــــ...

ممنون.
【خـــدا 】

دلــ َم را کجــا ؟

پے ِ کــدام نخــود سیــاه بفرستــ َم ...

وقــتے، فــقط بهانــ ه ے

◄◄◄

شــش گوشــ ه ♥●•٠·˙ ح س ی ن ˙·٠•●♥ را گرفتــ ه اســت...

❤الــتــماســ دعــا...یــامــهــدے❤
۰۶ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۰۸ هر روز یک خاطره
سلام علیکم.

با مطلبی تحت عنوانه:

شهید کاظمی به روایت تصویر مهمان شهدا شوید
۰۶ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۵۶ هر روز یک خاطره
+
نوای وب
شعر سحر حلال است ...
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۵۵ ابراهیم مسلمی بیرامی
عیب از ماست که هر صبح نمیبینمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی شما بیمار شدن هم دارد
التماس دعا
به ما سر بزنید لطفا
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۱۳ دختری از این دیار سرخ
سلام وبلاگ قشنگی دارید
من لینکتون کردم
منتظر حظورتان هستم...



پــندار ما ین است که ما مانده ایم و شــهدا رفتـه اند

اما حقیقت این است که زمان ما را

با خود برده است و شهدا مانده اند

۰۷ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۴۱ کانون مهدویت دانشکده اصول دین دزفول
سلام دوست عزیز
ازوبتون دیدن کردم عالیست به ماهم سربزنید خوشحال میشیم
برای تبادل لینک هم آماده ایم
یاعلی
سلام
وبلاگ و مطالب خوبی داری
مخصوصا این مطلب
به منم سر بزن
دوست داشتی منو با اسم فطـــــــرس لینک کن
راستی نظر یادت نره
هم درمورد وبلاگ هم موضوعات - جدا
منتظرت هستم
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۵۱ فرمانده عملیات
سلام همسنگر
علیرضا و آرمیتا در اجلاس جنبش عدم‌تعهد سفیر صلح می‌شوند
منتظر حضور حماسیتون هستم
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۳۸ شمع های سوخته
سلام....
انگار که آسمان هم شعر میگوید
آن هم با ترانه ای دلنشین
پس بخوان تا دلم آرام بگیرد
دعا کنبد
سلام دوست عزیز



با یه مطلب دیگه اندیشه های اخلاقی امام حسن مجتبی (علیه السلام)1به روزم



قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام :

مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسى که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.

کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 140. به نقل از سایت اندیشه قم


التماس دعا



بتازم ایثار باران را،
می میرد،
تا حی کند زمین خاک گرفته را...
ای اشک من ببار،
تاحی کنی مرا...

التماس دعا از خواهر عزیزم.
با سلام خدمت شما و عرض ادب.
به امید تابودی وهابیت خبیث و سرنگونی آل سعود و آل خلیفه و بیروزی شیعیان در دسراسر دنیا.
و به امید دیدن و آمدن مهدی فاطمه(عج).
اللهم عجل لولیک الفرج.
موفق باشید.
۰۸ شهریور ۹۱ ، ۱۰:۲۵ مصباح الهدی
با سلام
وبلاگ متی ترانا و نراک را حذف نمودم . لطفا لینک وبلاگم را حذف کنید با این توضیح که وبلاگ حاضر بانام مصباح الهدی متعلق به بنده نیست .

با تشکر
نویسنده ی وبلاگ: هیام
خدارادیده ای آیا؟
وهنگامی که میفهمی،دگرتنهای تنهایی،رفیقی همدمی یاری کنارت نیست،ومیترسی که رازی با کسی گویی،یکی بی آنکه حتی لب تو بگشایی به آغوشی، توراگرم محبت میکندباعشق... گمانم دیده ای اورا؟
۰۸ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۰۷ خداحافظ رفیق
8 شوال کهف الشهدا مزار شهدای گمنام درراه که بودیم کمی باران می آمد وقتی به پای کوه رسیدیم باران شدید شد و من حدود نیم ساعت زیر باران راه رفتم و عاشق شدم و اختیار از کف دادم...
چه عشقی میکنید با باران های همیشگی تان
با سلام خدمت و عرض ادب. خدا قوت و خشته نباشید.
از اینکه به وبلاگ ما اومدین ازتون ممنونم.
وبلاگ ما گروهی بوده و به تمام مباحث خداشناسی و اوصلف الهی می بردازد شما می توانید هر سوالی که در مورد خداوند متعال دارید با ما در میان بزارید. انشاءالله که با کمک هم بتونیم تصویر درستی از هستی رو داشته باشیم.
حقیر جمعه ها مطلب جدید می نویسم و در خدمتتتون هستم.
بازم به ما سر بزنید من هم میام خدمتتون و از مطالب شما استفاده خواهم کرد.
باتشکر.
موفق باشید.
سلام
وبلاگ زیبا و پر باری دارین
یار من یوسف نیا،اینـــجا کسی یعقوب نیست/ لحظه ای چشمانشان،از دوریت مرطوب نیست

ای گــــــــــــل زیبای من،ازغربتت اشکی نریخت/نازنین،اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست

نوبهارم،درفراقت هیچ کس محزون نشد/منجی انسانیت،اینــــــــــــــــــــــجا شرایط جور نیست

گرچه در هر جمعه ای زیبا، دعایت میکنند/این دعاها بر زبان است؛جنسشان مرغـوب نیست
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۱۲ من یک مسلمانم
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار روز فراق را که نهد در شمار عمر...

اللهم عجل لولیک الفرج
فرض کن حضرت مهدی(عج) به تو مهمان گردد

ظاهرت هست چنانکه خجالت نکشی
باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری

حاضری گوشی همراه تو را چک بکند
با چنین شرط که در حافظه دستی نبری

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران؟؟؟
گر چنین بود توان گفت شیعه اثنا عشری
هنوز از دل خشکیده بیابان ها / صدای العطش عشق میرسد به گوش.....
سلام من برگشتم با کـــــــــــلی:
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران سراپای وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی

..
سلام سادات
از این پستت بسی خوشم اومد.
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۴۵ هر روز یک خاطره
سلام علیکم.

با مطلبی تحت عنوانه:

خاطراتی از تفحص شهدا
مهمان شهدا شوید

+ نوای وب
معبودم!

متبرکم گردان به نامت

متبلورم گردان به عبادتت

متذکرم گردان به ذکرت

مرحمتم گردان به رحمتت
-----------------------------------------------------
سلام دوست عزیز وب خوبی دارید خوشحال میشم به منم سر بزنید
موفق باشید
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۳۱ ارحــــم الرحـــــماء
بـــــاران که می بارد...

تو می آیی...

العجل مولا
سلام
خدایا دستم به آسمان نمیرد
اما تو که دستت به زمین میرسد
پس بلندم کن
یا علی
سلام
راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد
وهر کس که در هر زمان بدین صلا لبیک گوید
از ملازمان کاروان کربلاست
یاعلی
دعوتید به خاندن یک نامه بهشتی...
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۲۵ سربازسیدالشهدا
بسم رب الزهرا(س)

سلام
با مطلبی با عنوان "رهبرم چه مقتدرانه حرف دل خیلی ها روگفت...!" بروزم.
منتظر نظرات خوبتون هستم.

التماس دعا...یازهرا
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۲۸ یک نفر از خویش دلگیر
به مشام من نرسید اما .. گوارای مشامتان !
ممنون از حضورتون در نبودم : )
التماس دعا .
زندگی باور می خواهد آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز...

سلام
با یک پست تازه بروزم و منتظر نظرات ارجمند شما
همواره پیروز و شاد باشید
یا حق
کاش در رکاب امامم شوم شهید

من سخت بر دعای فرج بسته ام امید

سلام ببخشید دیر شد

سرم خیلی شلوغ بود
شاعربساط سینه زدن را که جور کرد احساس کرد از همه عالم جداشده است

دراوج روضه که خوب دلش راغم گرفت وقتی که میزودفتروخودکاردم گرفت

وقتش رسیده بود به دستش قللم گرفت مثل همیشه رخصتی ازمحتشم گرفت

بازاین چه شوروشه است که درجان واژه هاست شاعرشکست خورده طوفان واژه ست

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت دستی زغیب قافیه راکربلا گذاشت

یک بیت بعدواژه لب تشنه را گذاشت تن راجدا گذاشت و سرراجداگذاشت

حس کردپابه پاش جهان گریه میکند داردغروب فرشچیان گریه میکند

بااین زبان چگونه بگویم چه ها کشید برروی خاک وخون بدنی را رهاکشید

اوراچنان فنای خدا بی ریا کشید حتی براش جای کفن بوریاکشید

درخون کشیدقافیه هارا حروف را ازبس که گریه کرد تمام لهوف را

امادراوج روضه کم اورد و رنگ باخت بالا گرفت کاروسپس اسمان گداخت

این بند را جدای همه روی نیزه ساخت خورشید سربریده غروبی نمی شناخت

دراوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود اوکهکشان روشن هفده ستاره بود

خون جای واژه بر لبش اورد و بعد از ان پیشانیش پرازعرق سردوبعداز ان

خودرامیان معرکه حس کردوبعداز ان شاعربریدوتاب نیاوردوبعداز ان

درخلصه ای عمیق خودش بودوهیچ کس وبعدازان شاعرکناردفترش افتاد از نفس
(من بی قرارم)
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۲۰ دعوتی از بلوغ
سلام
" برای خدایی شدن از کجا شروع کنیم؟؟!! " جواب این سوال رو در بلوغ بخانید . با تیتر مطلب :
تعمیرگاه مکانیکی بلوغی
نمیدانم چراغروب پنجشنبه که میشود دلم به دنبال گوشه ای ایست برای گریستن
ویک انتظارعجیبی که مدام بادلم بازی میکند
واین انتظارآنقدرزیباست چون به عشق موعودزیباییهاست
ودراین روزکه اجلاس غیرمتعهدهادرکشورمقدس امام زمانیمان برپاست خداکند که همه ی شیفتگانش ندای آمدن اورافرداازکنارکعبه بشنویم ودلهایمان به شادی بازشود
الهم عجل اللولیک الفرج
۰۹ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۳۵ محب الزهرا سلام الله علیها
سلام از اینکه با دوستانی چون شما آشنا می شوم خوشحالم.
با " بیانات حضرت امام خامنه ای در شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد
" به روزم.
تشریف بیاورید وب هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها.
خوشحال میشیم.
درپناه چادر خاکی مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها باشید
التماس دعا
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید.
باز باران

با دلانه

با گریه های بچه گانه
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد

ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت

ویرانه دل مـاست که با هـر نگـه تـو

صدبار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
وقتی دل فلک پریشونه
چشم آسمون غرق بارونه
خدا داره روضه میخونه
خدا داره روضه میخونه ...
این جمعه هم گذشت و نیامدی ای پنهان نهان...

سلام
همواره شاد و موفق باشید.
منتظر نظراتتون هستم
یاعلی
۱۰ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۵۵ پرستوی مهاجر
سلام
آپم و منتظر حضورتون...
سلام
نوای وبلاگتون بسیار زیبا است.
دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی
ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی
اللهم عجل لولیک الفرج.

اگه با تبادل لینک موافقید خبرم کنید.
با سپاس فراوان
یا علی
چه تیتری بشود خبر آمدنت
این جمعه یا جمعه بعد
یادم نبود که روزنامه جمعه ها منتشر نمی شوند

به امید ظهورش
خدایا فردایی برایمان مقدر بساز

تا در آن به بهترین ثروت...یعنی سلامتی ...

بهترین آینده یعنی عاقبت بخیری ...

وبهترین زندگی یعنی آرامش دست یابیم
۱۰ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۳۵ هر روز یک خاطره
سلام علیکم.

با مطلبی تحت عنوانه:

خاطرات رهبری از شهیدی که امروز سالروز شهادتش بود

مهمان شهدا شوید

+ نوای وب
تا دسته هیچ کس نرسد تا ابد به من
میخواستم که گم شوم اندر حصار تو
احساسا میکنم که جدایم نموده ان
همچون شهابه سوخته ای از مدار تو
محمدعلی بهمنی
۱۱ شهریور ۹۱ ، ۰۸:۰۳ ریحانه سادات
سلام بزرگوار خوبین؟

بروزم التماس دعای شهادت
سلام...
خواهرم من هم یک مطلب خاکی دارم.
قدم رنجه کنید.
با سلام
به وبلاگ حامیان دولت ولایی نیز سر بزنید. مطالب ما را با دقت بخوانید و نظر دهید. در صورت تمایل به همکاری و حمایت سایبری از گفتمان و عملکرد دولت، به ما اطلاع دهید. به امید پیروزی حق بر باطل


۱۱ شهریور ۹۱ ، ۱۱:۲۸ نقطه چین تا خدا
سلام علیکم.خدا قوت.
آپم ومنتظر حضور گرمتان.
شهدا یارتان.
ببار ای باران
ببار ..
سلام...خداقوت....
چقدر صدای باران زیباست....
خوب گوش کنیم...انگار صداهایی دیگر هم می آید...می شنوی...؟

خوب می نویسی...به روزم
یاعلی
حالم چو دلیریست که از بخت ِ بد ِ خویش
در لشکر ِ دشمن ، پسری داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند ِ تو دین ِ دگری داشته باشد...
سلام ساداتم...
هر بار که نوای وبتو گوش میکنم یاد اون موقعی میفتم که تو اتوبوس بودم و تو راه ِ برگشت از کربلا...نمیدونی چه حالی داشتم...
سلام

با پست نگین ری آپیم. خوشحال میشیم به ما هم سر بزنی.
سلام
ما ساکن کربلای ایران هستیم
مستاجر سالار شهیدان هستیم
با روضه ی ارباب انیسیم تا حشر
گریان شده ی قبله تهران هستیم
وفات حضرت سیدالکریم عبدالعظیم الحسنی(ع) تسلیت.
صلوات
بلاگ ِ پر نظر نظر می خواهد چه کار خواهر » لبخند

هوای ِ بارانی هم آرزوست !

السلام اختی !
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۰۸:۲۱ آسمانی های زمین
اونجا
پایتخت دلهای عاشقان
مرکز تپش نبض زمین
محل هبوط ملائک
به یادتان بودم .
با اسم بی رنگی دعایتان کردم .
خیلی سفر دلنشینی بود .
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۵۰ سجاد علیزاده
سلام
زیباست...باران نصیبتان...
یا علی
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۴۲ باران (دلتنگ)
گاهی باید در برابر بعضی چیزا فقط و فقط سکوت کنی
به پست جدیدم با افتخار دعوتی دوست عزیز منتظرمــ ...
مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم

و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم

مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم

و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم

مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم

و همتی عطا فرما تا گناه نکنیم

مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل کنم

و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم

مرا بزرگواری عطا فرما که با دشمنم مدارا کنم

و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم

مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم

و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم

مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت کنم

و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم

مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم

و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد
۱۳ شهریور ۹۱ ، ۰۰:۳۸ حنیفا سادات
حسی زلال داری و حالی زلال تر
چشمان تو شده ست ازاین حس و حال،تر...
یاعلی سلام علیکم
ازینکه این خبر رو میدم خودم اعصابم خیلی خورده
این وهابی های حرومزاده قبر امامزاده عبدالسلام یکی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السلام ) رو تخریب کردند و جسارت رو فراتر ازین کردن ، نقش قبر کردند و بدن مبارک رو جسارت کردند.
عکس و فیلم این جنایت رو تو وبلاگم قرار دادم.
صدا و سیمای ما که خواب تشریف دارن.
حداقل شما به عشق امام حسن مجتبی اطلاع رسونی کنید
التماس دعا
یاعلی
و شیدایی، هرچه هست، در عشق است. (سیدشهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی)
سلام همسنگر
سربزن
سلام
من خیلی دوست دارم با ایثارگرا اشنا باشم
ولی خب اونا دوست ندارن
۱۶ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۰۶ پایگاه شهیدان خرم آباد
سلام بزرگوار .
ممنون از اینکه سر زدی .
لینک شدید .
اگه دوست داشتید منو با اسمم لینک کنید.
۱۶ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۰۶ جمعی از منتظران
در کدامین شب کوفه باز خواهی گشت؟

در کدامین اوج

در کدامین عروج

چشم به راه آمدنت

در پس تمامی دریچه¬های زمین ایستاده¬ام . . .
باسلام
لینک شدید
یاعلی مدد
mer30 ke behem sar zadi.ba tabadol link moafegi?
سلام مومن خدا
التماس دعا .
معرکس وبتان پرمحتوای دارید
یا مهدی ادرکنی

رزمنده جاماند همیشه شرمنده
موفق باشی جالب بود و البته عالی
بی قرار تؤام و در دل تنگم گله هاست
آه!بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
بی تو هرلحظه مرا، بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
دیدنت آرزوی روز و شب چلچله هاست
باز می پرسم از آن مسئله دوری و عشق
و ظهور تو جواب همه مسئله هاست

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان
۱۷ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۰۶ ظهور نزدیک است
سلام وبلاگ زیبایی دارین اگه مایل به تبادل لینک هستید بهم پیام بدین ممنون
ظهور نزدیک است-بانک مقالات مهدویت : amir0007.blogfa.com
راستی اگه براتون مقدوره بنر وبلاگمو بدم برام تو وبلاگتون قرار بدین ممنون می شم
ممتظر جوابتون هستم
اینم بنر وبلاگم خوش حال می شم قرار بدین)فقط کافیه این کد رو هر کجای وبلاگتون که می خواین کپی کنید)
بازم ممنونم












سلام.
وب زیبایی دارید و ممنون که اومدین به وبم
بنده شما را با افتخار در وبلاگ قائم المنتظر لینک کردم.
۱۸ شهریور ۹۱ ، ۰۰:۳۹ این المنصور
سلام
بانام بی رنگی لینکتون کردم
با نام این المنصور لینکم کنید
موفق باشید
سلام دادا
مطالت قشنگ بود بخصوص پتد عبودیتت
برای تبادل لینک با ما کد بنر ما را در داخل وب خود قرار دهید و بگویید شما را با په نامی لینک کنیم

سلام دوست عزیز مایلم من رو با نام ساددین عن سبیل الله لینک کنین . در صورتی که شما هم مایلید من شما را لینک کنم نام مورد نظرتون رو برام بزارین.
یا علی
سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی دارید اگه تمایل به تبادل لینک دارید.منو خبر کنید.منو با نام مداح نوجوان محمد عطایی لینک کنید. خبر بدید من شما رو با چه نامی لینکتون کنم.
آدرس وبلاگتون روهم برام بفرستید.
سلام بر شما وب عالی دارید منشما رالینگ کردم به نام بیرنگی شما هم اگه خواستیدمنو بنام قرقه ناجیه لینگ کنیدبیشتر بیا
ممنون که سر زدید.
در صورت تمایل اماده تبادل لینک هستیم
سلام دوست عزیز لینکتون کردم....
سلام
با افتخار لینک شدید
تغییر دنیا
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است :‍«کودک که بودم می¬خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده¬ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می¬فهمم که اگر از اول خودم را تغییر داده¬ بود، شاید می توانستم دنیا را تغییر دهم!»
آقای«می کان هی»مدیر شرکت سامسونگ می¬گوید: «تغییر از من آغاز می¬شود».
انجام هر تغییری مستلزم اصلاح فکر و نگاه تغییر دهندگان است بصورتی که بدون آن نمی¬توان به موفقیت در تغییر امید داشت.
مهاتما گاندی: «اگر خواهان تغییر باشید، شما خود باید تغییر باشید».
تغییر کردن هر پدیده، مستلزم تغییر کردن نگاه و فکر صاحبان یا اثر گذاران آن پدیده است. کسانی که خواهان تغییر در خانواده، سازمان یا هر مجموعه¬ای دیگر باشند ابتدا از خود شروع کنند.
لازمه تغییر دادن پدیده¬ها، اعتقاد، ایمان و باور جدی تغییر دهنده به تغییر است. تغییر دهنده آنقدر باید به تغییر مورد نظر خود ایمان داشته باشند که گویی خود او نیز درون تغییر و چه بسا خود تغییر است.
آنچنان رفته ام از دست که ناگفتنی است...
سلامی به گرمی افتاب دوست گرامی وبلاگ جالبی داریدلطفابه وبلاگ ماهم سری بزنید
یامهدی ادرکنی
التماس دعا
سلام
خوش دارم که در نیمه های شب، در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان بخوانم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم محوعالم بی نهایت شوم از مرزهای علم وجود درگذرم و در وادی فضا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
اى ششمین ستاره تابناک امامت و ولایت، صادق آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلّم)! نامت را با افتخار به دل‏هاى غریبمان مى‏سپاریم تا یادت آرام بخش سینه‏هاى بى‏تابمان باشد.

شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر،

تسلیت و تعزیت
منم دارم این بوی خاک نم زده رو احساس میکنم ...


التماس دعا
سلام دوست عزیز

چه زیبا بود و دلنشین ....

خدا هم شاعری را دوست دارد....
سلام
یه گلایه : شما که بی رنگی چرا در این همه رنگ ها غرقی ! حجابت خیلی زیاده .کار داری تا به حقیقت برسی . اسیر شکل ها و رنگ ها نباش . خودت باش و خود رو در آینه خودت ببین نه در دیگری .
پاسخ:
بی رنگی را در قالب انسانی ببینیم، نه در قالب بلاگ.

ارسال ديدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">