در حرم سینه زدن شور و نوا می چسبد
فصل گرما بخدا صحن رضا می چسبد
من بدون حرم ضامن آهو هیچم
در حرم دست گرفتن به دعا می چسبد
یا غریب الغربا باز گنه کار آمد
گر بگیرم ز شما گرد شفا می چسبد
کی شود شاه دهد راه گدا را به حرم
صحن سقا لب تشنه بخدا می چسبد
نوکرت بود بد و از کرمت آقا شد
مثل این خانه گدایی ز کجا می چسبد؟
کوه عصیان شدم و از کرمت بخشیدی
وز کرم لطف نمودن به گدا می چسبد
در سحر وقت اذان بوی مناجات آید
صحن نقاره و آن سوز صدا می چسبد
مشهدت نیز برای همه ی مدعیان
هم برای دلمان صحن شما می چسبد
از حریمت بخدا تا به خدا باید رفت
بر ضریح دست رساندن چه به ما می چسبد
نقش گنبد ز در باب جوادت عالیست
اوج پرواز در آن حال و هوا می چسبد
به چه زیباست که هنگام زیارت بینم
حاجتم را به در یار روا می چسبد
در حریمت به خدا بوی حسین می آید
اربعین کرب و بلا اشک و عزا می چسبد
بوی احساس گل یاس ضریح عباس
هروله سینه زدن کرب و بلا می چسبد..
"جباری"
بیـ... رنگـ... :
بلیط ماندن است مانده روی دست های من،
در این همه مسافر حرم نبود جای من...؟