بی رنگی

اگر مقصد پرواز است؛ قفس ویران بهتر، پرستویی که مقصد را در کوچ می‌یابد، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد...
 ا

حلقوم ها را می‌توان برید، اما فریادها را هرگز؛ فریادی که از حلقوم بریده برمی‌آید، جاودانه می‌ماند... «شهید سیّد مرتضی آوینی»



بی رنگی

خیلی ها اهل هنر بودند
اما؛
هنر انقلاب اسلامی را،
تو با قلمت معنا کردی...

دریـــــــچــــــــه

تو عشقي و تو را عشق است

روايت كن فتح آخر را..

آويني، آواي دين بود، در دنياي دون...

او را از آستين خالي ِ دست راستش خواهي شناخت، چهره ي ريز نقش و خنده هاي دلنشينش نشانه بهتريست، مواظب باش، آن همه متواضع است، كه او را در ميان همراهانش گم ميكني، اگر كسي او را نمي شناخت، هرگز باور نمي كرد كه با فرمانده لشكر امام حسين رو به روست...

مصطفاي خوبي ها..

قلمم می هراسد، ناگاه از رفتار باز می ماند.. چون رازی در پس آن نوک سیاهش در درون دارد، حاجی نمی دانم که بگویم این تو بودی که به شهادت آبرو بخشیدی، یا شهادت بود که با تو آبرومند شد...

حاجی قلب همه بچه ها رو ربوده بود...حاجی برای بسیجیهاش بی تاب بود و بسیجیها هم برا حاجی...

روشن فدایی ولایت و عاشق نور بود نه ظلمت جهل..

كدامين سو را نظاره مي كني؟

صيادي كه صددام در پي اش بود..

ای لشکر صاحب الزمان... چه آمادگی اي داری تو !

مردان آهنین! آری؛به واقع آهنین بودند کالجبل الراسخ...


˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

Instagram


رنگ، تعلق است و بی‌رنگی در نفی تعلقات. اگر بهار ریشه در زمستان دارد
و بذر حیات در دل برف است که پرورش می‌یابد، یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه اخروی از قلل سپید و پربرف پیری می‌گذرد. «موتوا قبل ان تموتوا» یعنی منتظر منشین که مرگت در رسد؛ مرگ را دریاب؛ پیر شو پیش از آنکه پیر شوی،
و پیری بی‌رنگی است.
***
مــا، اهل ولایــت هستیم
و همه چیـزمان؛ در گـرو ِهمیـن
اهلیت است.
«شهید سیّد مرتضی آوینی»


تـو می آیی
شهیـدان نیز بـاز می گردند،
و آویـنـی روایــت می کند؛
فـتـح نـهـایـی را..

حـــديـــث هــفـــتــه

امام على علیه السلام فرمودند:

اَلْمُؤْمِنُ حَيىٌّ غَنىُّ مُوقِرٌ تَقىٌّ؛

«مؤمن، با حيا، بى ‏نياز، با وقار و پرهيزگار است.»

[عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 55 ، ح 1425]


«آرشيو احاديث»

مـعــرفــی کــتــاب

نام کتاب: یادت باشد...

نویسنده: رسول ملاحسنی

تعداد صفحات: 378 

***

کتاب «یادت باشد» عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینب‌کبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید!

طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب«یادت باشد» را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است، عشقی که شاید در زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد اما این تعلق خاطرها هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود.

کتاب «یادت باشد» استعاره‌ای از تمام یادت باشدهای همسران شهدای مدافع حرم است که در لحظات وداع تقدیم گام‌های راسخ این مردان از خودگذشته کردند، یادت باشد از همان جمله معروف شهید حمید سیاهکالی‌مرادی روز قبل از اعزام به سوریه آغاز می‌شود که خطاب به همسرش گفت: «دلم را لرزاندی اما ایمانم را نمی‌توانی بلرزانی!»، یادت باشد قصه رباب‌های سرزمین ماست که زینب گونه صبوری پیشه کرده‌اند و پرچم پاسداری از حریم حرمت این زندگی عاشقانه را به دوش می‌کشند.

در متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» این گونه آمده است:

سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛ گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم منو بی خبر نذار».

با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».

کتاب یادت باشد، کتابی که با روایتی ساده لب را می‌خنداند و چشم را می‌گریاند تا همه یادمان باشد این اشک‌ها و لبخندها، این آرامش امروز را مدیون رشادت شهدای مدافع حرم و صبر زینی همسرانشان هستیم.


«آرشيو معرفي كتاب»

رحمانی که رحیم بود!

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۸ ق.ظ

بسم الله الرحمانی که رحیم است!

حتما می گویید یعنی چه، این دیگر چه ترکیبی ست؟ اما باید بگویم که اینجا نام یک شهید در میان است. آن هم سردار شهید رحمان راحلی مقدم.شهیدی از خطه ی سرسبز شمال.. نام این شهید عزیز همنام خدای رحمان و مرامش هم مانند او؛ هم رحمان بود و هم رحیم و شهرتش رفت تا بماند در ذهن زمان و مکان. و مجنون هم محل عروج و شهود و وصال او بود.«جزیره مجنون» و من به مجنون گفتم که زنده بمان!

جوانی اش همراه بود با اوایل انقلاب و ورود به سپاه و درگیری با منافقین و مقوله ی جنگل و در نهایت جنگ تحمیلی.

پدرم و همه اطرافیانی که این شهید عزیز را دیده بودند و خاطراتی به یاد داشتند، معترفند که بسیار مهربان، ساده، دلسوز، خوش اخلاق، بذله گو و سبب نشاط دیگران بود. برای مثال «در عملیات کربلای پنج، صبح روز عملیات که عده ای از مسئولین سپاه از کنار ایشان عبور میکردند، این شهید داشت به دوستانش می گفت: اگر اطیعوا الله نبود، من اینجا چه کار میکردم؟! یکی از مسئولین که این حرف را شنید، ناراحت شده بود و در مقام نصیحت بر آمده و به این شهید گفته بود: تو باید برای خدا به جبهه می آمدی، نه این و آن!»

پدرم می گفت که او همه کاره ی گردان بود، به تعبیری آچار فرانسه بود! همچنین همه فن حریف بود. مظلوم و شجاع بود و تودار و صبور. یعنی جمع اضداد بود. این جوان بیست و نه ساله ی بی نام و نشان، بعد از زندگی کوتاه مادی اش؛ به سوی وصال معبودش پر کشیده و به اوج آسمان ها عروج کرد.

خوب یادم هست؛ آن روز اولین باری بود که با دوستانم سر مزار شهیدی رفته بودیم که همرزم پدرم بود. حس خاصی تمام وجودم را پر کرده بود. داشتیم عاشورا«زیارت عاشورا» را با دل زیارت می کردیم و نجوا کنان مرهم بر زخم های دل می نهادیم، که در کنارمان وجود آسمانی پیر مردی سفید روی و سپید موی را احساس کردیم. او هم داشت برای همین شهید عزیز فاتحه می خواند. آرام بود، در سکوتی پر غوغا. همچون کوه استوار و همچون دریا ژرف و وجودش اقیانوسی بود پر از امواج پر تلاطم. در اوج عاشقی با سکوتش زیارت عاشورای ما را همراهی می کرد...

 بسته ای در دست داشت، خوب یادم هست؛ نایلونی که سه بطری گلاب درونش بود. به ما تعارف کرد و به زبان شیرین ترکی به ما گفت: «آلله سیزَ اجر وِرسین» یعنی: خدا به شما اجر دهد. گلابهای بهشتی آن پیرمرد نورانی را گرفتیم و باز کردیم. عطر گلاب مشام جانمان را شستشو می داد. عطر عاطفه ی پدری ِگلابها را، بی آنکه از محبت آن پیر، بر این شهید عزیز مطلع باشیم، بر روی مزار شهید افشاندیم.

بعد از مدت زمانی که سپری شد، متوجه شدم که آن پیر همانند میزبانی، منتظر است تا ما برویم و حرف های مگویش را با صاحب این مزار در میان بگذارد. یک لحظه در ذهنم جرقه ای خورد، که نکند... نکند... آری حقیقت این بود که این پیر در مقابل مزار فرزندش ایستاده بود.

هیهات که بینگاری که او پدر یک شهید است! نه! بلکه او پدر دو کبوتر* خونین بال است که پس از شهادت دو فرزندش، اینک قدش خمیده بود.

پدرم می گفت که این پیر بسیجی، خود خاک خورده جبهه هاست. او جلوتر از فرزندانش به جبهه رفت. و حتی بیشتر از آن ها در جبهه بود...

این انقلاب برای پیروزی و نیز مستحکم شدن خویش، هزینه های سنگینی بر گرده ی فرزندان ایثارگر خود نهاده است تا به واسطه ی فداکاری ایشان، قدرت اسلام بیش از پیش دست طمعکاران و استعمارگران را کوتاه بنماید، که اگرچه این هزینه ها گاه با قربانی کردن بهترین فرزندان این سرزمین و گاه با اشک مادران و شکستن پدران این مرز و بوم همراه بوده است. اما لحظه ای در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت نشده است که پدر و مادر شهیدی زبان به گلایه گشوده و از آرمان های انقلاب خسته شده و روی برگردانند.

 

راستی؛ امروز هم او را دیدم،  بسته ای در دست داشت، نایلونی که سه بطری گلاب درونش بود...

* نام فرزند ِ دیگر این پیر بسیجی، محمد بود که اکنون مفقود الاثر است.

بیـ... رنگـ... :

+سالگرد شهادت شهید رحمان راحلی مقدم گرامی باد.
+این پست بازنشر داده شده است.

ديدگاه ها  (۳۹)

۰۹ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۵۵ علی اکبر مجنون الحسین جان
بسم رب الشهدا ...
امروز از همه شهدا خواسته ام !
امشب از رحمن هم می خواهم به مرام رحیمی اش!
مرا باز گرداند به سوی خودشان....
باسوز سینه می نویسم ...
نفسم تنگ است  وخسته ام....
بالهایم را به من دهید می خواهم پرواز کنم...
دیگر اینجا کاری ندارم...
دلم آغوش کسی را می خواهد...
دلم بی تاب است!
دلم ...
بگذریم ...
امشب برای رحمان هم می نویسم...
ماندن دیگر جایز نیست!
اللهم ارزقنی شهادت فی سبیلک...
.............................
التماس دعای عهد وفرج مولایمان ان شاالله
...خانم سادات سلام وادب دارم محضر شما خواهر خوبم...
خدا قوت و دستمریزاد....
عالی بود .. ان شاالله به توفیقات الهی شما خدا لحظه به لحظه
هبه ای از نور نماید که شش وجه شما را روشن نماید...
آمین ..یارب العالمین....
بسیار عالی بود .
دل بی دل حقیر را راهی مزار این شهید عزیز کردید...
خوشابحالتان و خوشابحال شهید چون شما را دارد که هر پنج شنبه به رسم ادب راهی گلزار شهدا و مزار رحمان عزیز می شوید .
زیارت قبول و التماس دعا...

سلام
وبلاگ دل نشینی دارید ..لینکتون کردم
موفق و برقرار باشید.
سلام
زیباییهای اخلاقی شهدا باعث شده خاطراتشون همیشه ماندگار بشه .
پنجشنبه ها که بهشون سر میزنم ، وقتی پدر و مادرشون و میبینم یه حال خاصی بهم دست میده
حال عجیبی دارن و با بچه هاشون عاشقونه حرف میزنند
انشاء الله شرمندشون نشیم
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۰۹ سید حسین هدایتی
سلام علیکم

بنده نیز در حین خواندن، بخاطر زیبایی ِ متن و وضوی نویسنده، عازم بهشت شهر خود شدم...

بهشت مادری.../

خدا قوت.

یا زهرا «س»
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۵۲ عاشق ولایت

گره ای نیست که با دست شما وا نشود

سائلی نیست که روزی خور اینجا نشود

وای اگر فاطمیه محرم مولا نشوم

راضی از کار دلم حضرت زهرا نشود

آن قدر ناله کنم تا که امانم بدهی

گر تو راضی نشوی نامه ای امضا نشود

 

 

 

راستی   ،  فاطمیه      ،  نزدیک است

 

 

 

التماس دعا یاعلی

 



۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۳۳ محمدمهدی باقری
سلام خواهرم
قشنک بود
یا زهرا سلام الله علیها
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۳ فانوس جزیره ...
سلام علیکم
ایشاالله که شرمنده شهدا نباشیم با کارهایمان ...
ممنون از دعوت شما ..
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۲۰ در راه مانده...
ســـلام ... خــداقــوت !

فوق العــاده بــود ،التمـــاس دعــا
شهدا به آرزوی ما رسیدند
ان شاءالله ما هم به آرزوی آنها برسیم

سلام
با شعری بی نظیر از علامه حسن زاده آملی در نکوهش نفس بروزم.
این شعر به صنعت تعریب سروده شده است. در صنعت تعریب شاعر از الفاظ فارسی به شیوه ای نوین و در قالبی عربی استفاده می کند.
پیشنهاد می کنم این پست را مطالعه کنید.
یا علی
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۱۳ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
جالب بود...
من یکی که خیلی شرمنده ی شهدام ازشون چیز زیادی نمیدونم..چقدر خوب بود یه شهید دیگه رو شناختم...
:)

ممنون
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۱۳ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
درضمن صوت هم بسیار زیبا بود...
:)

سلام علیکم

زیبا نگاشتید....

شهدا دعاگویتان

یا علی مدد

۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۷ دیوانه ی کربلا
سلام  علیکم
آبجی سادات دلم خیلی براش تنگ شد وقتی نوشته های زیباتو خوندم
داداش رحمان برام دعـــــــــــــا کن
التماس دعای فروان
شهادت نصیبتان خواهری
یا زهرا
سلام...
ما مدیونیم....مدیون

۱۰ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۰۲ مدافعان حرم
مدافعان حرم www.modafeon.blogfa.com
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۲۰ خانومـِ میمـ

حتما همان جا ایستاده بود .. نگاه می کرد پدرش را .. حتما ..

پندار ما این است که شهدا رفته اند ...

 

سلام بر بانو سیده جان
اول تبریک میگم بابت خادم الشهدا شدنتون. خوش به سعادتتون. واقعا لایقش بودید که نصیبتون شد.
دوم اینکه دلنوشتتون عالی بود... خیلی قشنگ و دلچسب نوشتید. واقعا یک لحظه خودم رو در کنار مزار این شهید عزیز فرض کردم.
این هفته اگر رفتید به سر مزارش سلام ما رو برسونید.

دعامون کن بانو.....
یاعلی
۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۴۰ خادم الحسین
سلام.
با شعری در مورد عید امسال و فاطمیه به روزیم...
منتظر نظرات شما.......
یا علی مدد...
التماس دعا
۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۳۵ مدافعان حرم
مدافعان حرم www.modafeon.blogfa.com
روحشان شاد

سلام
ممنون ...
استفاده کردیم
شهادت روزیتون ان شاءالله
۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۰۸ علی اکبر مجنون الحسین جان
بسم رب الحی ارواحناله لک الفدا
السلام علیک یا مولانا اباصالح المهدی ارواحناله لک الفدا
باسلام وادب محضر تمامی بزرگواران , خواهران و برادران گرامی ام
در این روزهای بسیار سخت که عالم دچار فتن وحشت آوری قرار گرفته
و شیعیان و محبین و منتظران حضرت حجت ابن الحسن والحسین
ارواحناله لک الفدا در بلایای عجیب و وحشت آور ؛از قبیل گرسنگی های ممتد؛خوردن گوشتهای حیوانات حرام گوشت؛
نداری ها ؛کشتار و سوزاندن مسلمین و بلایای ارضی به سر می برند؛به عنوان خاک پای مولایم
و خدمتگزار شما سروران؛ تقاضامندم به علت آنکه این داغها و پدیده ها
بر قلب مبارک و نازنین امام حی "ارواحناله لک الفدا"بسیار طاقت فرسا می گردد؛به خواندن
قرآن و دعای الهی عظم البلاء مداومت بیشتر داشته باشید و از نماز بسیار
یاری بجویید و نذورات خود را متوجه به سلامتی وجود مقدس مولایمان
نمائید...و از دادن صدقات در روز و شب برای ایشان توجه خداوند را جلب به رضایت نموده تا موجبات دفع بلیه راآن حکیم توانا برطرف سازد.دوستان و سروران گرامی؛این بلایا هیچ نماد عادی ندارد و
به همین علت؛ اطلاع مولایمان از حقیقت های مکشوفه ؛وجود آن گل یاس باغ
فاطمی را بیشتر آزار می دهد.ان شاالله که این پیام وهدیه را به دیگر
عزیزان خود برسانیم ؛ تا یاری گر مولایمان در همه ی احوالات بوده
و سربازی قابل به آن سرور بلند بالا و تنها ترین سردار غریب عالم
باشیم.ان شاالله ..التماس دعای عهد وفرج مولایمان
هدیه ی حسینیه ی ققنوس کربلا....
ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
۱۲ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۱۳ محمدمهدی باقری
سلام علیکم دوست عزیز
این مطلب شما با ذکر منبع در قسمت "وبلاگ شما" در سرباز صفر باز نشر گردید.
http://sarbaz0.blog.ir
لطفا ما را از بروزرسانی خود آگاه کنید.
موفق و پیروز باشید .
یا زهرا سلام الله علیها
ُbagheri.mm@chmail.ir
۱۲ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۰۶ علی اکبر مجنون الحسین جان
بسم رب الودود
باسلام وادب محضر شما بزرگوار
ان شاالله به مدد مولا اطلاع رسانی فرمائید به دوستان
به روز هستیم
در بلاگ رسائل بندگی به لطف خداوند
به آدرس
http://ghoghnoosekarbala2.blog.ir/

التماس دعای عهد وفرج مولایمان
۱۳ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۴ پرستوی مهاجر
لینک شدید

اسم وبلاگتون بی رنگیه، اما همش رنگی رنگیه که!!!
پس بی رنگیش تو کدوم قسمته؟
پاسخ:

بی رنگی را در قالب انسانی ببینیم، نه در قالب بلاگ.

سلام. به روزیم... یا علی التماس دعا
ممنون آجی جونم..
سلام
مثل همیشه عالی و عاشورایی. استفاده کردیم.


شهادت نصیبتان
۱۳ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۵۳ علی اکبر مجنون الحسین جان
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام وادب محضر شما خواهران و برادران بزرگوارم
و عرض تعزیت بمناسبت فرا رسیدن ایام شهادت مادر سادات ارواحناله لک الفدا؛
هدیه ی حسینیه ی ققنوس کربلا را تقدیم محضر شما گرامییان می نماید.


مراجع تقلید ایام فاطمیه را مشخص کردند


امام خامنه ای: خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند
 
حضرت امام خامنه ای در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1392 و در شرایطی که روز شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) (فاطمیه اول) مصادف با 5 فروردین شده بود، در ابتدای بیاناتشان، علاوه بر ذکر صلوات خاصه حضرت صدیقه(س)، فرمودند: "به هم‌میهنان عزیزمان عرض می‌کنم توجه داشته باشند که ایّام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تکریم و احترام این ایام برای همه‌ی ما لازم است".
 
و این جمله ولی امر مسلمین دلالت بر این نکته دارد که از 13 جمادی الاولی، ایام عزاداری به مناسبت شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) (ایام فاطمیه) آغاز می شود.
 
همچنین، حجت الاسلام ادیب یزدی، از واعظان مشهور تهران، در یکی از سخنرانی های سال گذشته خود به ذکر خاطره ای از امام خامنه ای پرداخت. وی گفت: "یادم می آید یک روز در محضر رهبر عالیقدر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟ رهبر عالیقدر پاسخ واقعا حکیمانه ای دادند و فرمودند: «برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند»".
 
جمله حکیمانه ولی امر مسلمین درباره ایام فاطمیه به زیبایی به زمان و چگونگی حفظ حرمت این ایام اشاره می کند.
 
* آیت الله العظمی نوری همدانی: برنامه های تلویزیون ایام فاطمیه را تحت الشعاع قرار ندهد
 
حضرت آیت الله العظمی حسین نوری همدانی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، نیز سال گذشته و در شرایطی که ایام فاطمیه از 5 فروردین آغاز می شد، در توصیه ای به مسئولان رسانه ملی تاکید نمودند: "ایام نوروز امسال با ایام فاطمیه مصادف است، به صدا و سیما توصیه می‌کنم مبادا طوری برنامه‌ریزی کنند که برنامه‌های تلویزیون، ایام فاطمیه را تحت‌الشعاع قرار دهد و مردم از این مساله غفلت کنند".
 
این سخنان معظم له به خوبی اهمیت حفظ حرمت ایام فاطمیه و نیز توجه مسئولان فرهنگی و رسانه ای کشور به این مساله را مورد تاکید قرار داده است.
 
* آیت الله العظمی مکارم شیرازی: ایام فاطمیه 20 روز است
 
حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، در پاسخ به پرسشی راجع به زمان ایام فاطمیه اینگونه پاسخ داده اند: "در مورد سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو روایت است یکی اینکه ایشان 75 روز بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) به شهادت رسیدند که می شود 13 جمادی الاول و دیگری اینکه 95 روز بعد از رحلت پیغمبر به شهادت رسیدند که می شود 3 جمادی الثانی و طول این 20 روز را ایام فاطمیه نامیده اند".
 
پاسخ معظم له نیز کاملا روشن و آشکار است و احتیاجی به هیچ تفسیری نیست.
 
* آیت الله العظمی وحید خراسانی: ایام فاطمیه از 13 جمادی الاول آغاز می شود
 
حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، که درباره بزرگداشت ایام فاطمیه و تعطیل شدن روز شهادت آن حضرت (شهادت دوم) مجاهدت به یادماندنی نمودند و همه ساله، در آن روز با پای پیاده در دسته عزاداری دختر پیامبر اعظم(ص) حاضر می شوند، پیرامون این ایام گفته اند: "ایام فاطمیه روز ۱۳ جمادی الاول شروع می شود تا روز ۳ جمادی الثانی که تعطیل است و اوج سوگواری در آن روز است که توجه به آن روز سیره بزرگان از فقهایی همچون میرزای نایینی و مرحوم آخوند خراسانی بوده است".
 
معظم نیز بر تاریخ 20 روزه ایام فاطمیه تاکید نموده و بزرگداشت این ایام سوگواری را موردتوجه قرار داده اند.
 
* آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: از 13 جمادی الاولی تا 3 جمادی الثانی ایام فاطمیه است
 
حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، هم مانند سایر مراجع بزرگوار، بر پاسداشت 20 روزه ایام فاطمیه تاکید نموده اند. معظم له در پاسخ به استفتایی پیرامون زمان این ایام به علت نامشخص بودن تاریخ دقیق شهادت شهیده مدینه، آورده اند: "نسبت به روز شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) قول‌های مختلفی ذکر شده است، لکن آنچه بیشتر مورد توجه علماء واقع شده است فاطمیه اول و فاطمیه دوّم در ماه جمادی الاول و جمادی الثانی است. شایسته است که شیعیان از روز سیزدهم جمادی الاول تا سوم جمادی الثانی سوگوار و با انجام مراسم عزاداری آن حضرت، ارادت و مودت خود را به اهل بیت (ع) اظهار و از انجام مراسمی‌ که موجب وهن مراسم شهادت آن حضرت است اجتناب کنند."
 
همانگونه که مشاهده می شود، اکثریت قریب به اتفاق مراجع عظام شیعیان راجع به ایام فاطمیه متفق القول هستند و این در حالی است که در بیوت اکثر این بزرگواران، به مانند سایر هیات های مذهبی کشور، از چند روز مانده به ایام فاطمیه، بیرق های عزا و سیاه برافراشته می شود و مجلس روضه و عزاداری منعقد خواهد بود و پایان عزاداری ها نیز تا چند روز پس از ایام فاطمیه ادامه می یابد.
 
باتوجه به نکات مطرح شده و سنتی که همه ساله بین شیعیان ترویج داشته و بر عظمت و شکوه آن نیز افزوده شده است، ایام فاطمیه امسال از شنبه 24 اسفند 1392 آغاز و تا 14 فروردین  1393  ادامه خواهد یافت و به این ترتیب، مجددا یادآوری می شود که سراسر نوروز امسال مقارن با ایام فاطمیه است؛ هرچند هیات های مذهبی و مردم مومن و خداجوی کشورمان، از چند روز قبل از آغاز ایام به پیشواز عزاداری ام السادات خواهند رفت.
_________________________________________
التماس دعای عهد و فرج مولایمان اباصالح المهدی ارواحناله لک الفدا
آن مولای غریب و تنها ترین سردار عالم....
۱۴ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۵ محمد کیوان

سلام سهراب !

کجایی...؟

ماه بالای سر آبادی است

اهل آبادی در خواب است

دیگر باغ همسایه هم چراغش خاموش است

من چراغم خاموش

خورشید بالای سر آبادی است

اهل آبادی در خواب است

خدا نزدیک است

درون من ، درون تو...

و بیابان دل اهالی پیداست

زنده گی پیدا نیست ، انسان پیدا نیست

ماه پیدا نیست ، ستاره ای پیدا نیست

صبح های آبادی را خاطرت هست؟

مِه ای پیدا نیست ، ذهن آبادی پُر دود است

آسمان آبی نیست ، روز آبی نیست

قاصــدک ها را یادت هست ... ؟

قاصــدکی پیدا نیست ، دیگر خبری در راه نیست...

راستی مسافـــرت کو ...؟


بگو مرا نیز با خود ببرد تا ته کوچه ی غـربت


من هم دیگر از مردم ، نه ، از خــودم خسته شدم


می خواهم از نو بسازم این درون مخـروبه ام را


می خواهم این کلبه ی تنگ و تاریک نَفسم را خانه تکانی کنم
اصلا می خواهم از نو متــولد شوم...
از نو بگویم... بشنوم... بخوانم... بنویسم...

میشنوی سهراب ؟؟

میشنوی صدای ویران شدن این بنده ی در بَند را...

با سلام 
وبلاگ ما را هم لینک کرده و در قسمت همسنگران قرار دهید تا تبادل لینک صورت بگیره بیاد به خاطر شهدا این کار رو انجام دهیم 
http://azadmardan-fd.blogfa.com
lموفق باشید
سلام خداقوت
ممنون از حضورتون بازهم تشریف بیارید
انشاالله
من الله توفیق
۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۹ ... یک بسیجی ...
یاحق

مرا دمی به حال خویش وامگذار...
میگم از شهدا نوشتن عشق میخواد،سوز دل میخواد
عاقبتتون ختم به شهادت

سلام علیکم

اجرتون با خود شهید

.

.

 با اجازه شما با ذکر صلواتی این مطلب رو کپی میکنم.

راضی هستید؟!


یاعلی

پاسخ:
سلام و رحمة الله
ممنون و متشکر.

بله خواهش می کنم، بفرمایید.

یازهـرا
سلام و درود خدا بر شهیدان
۱۰ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۷ رفاقت به سبک شهید
سلام ممنونم که ما رو با این شهید بزرگوار آشنا کردید

ارسال ديدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">