بی رنگی

اگر مقصد پرواز است؛ قفس ویران بهتر، پرستویی که مقصد را در کوچ می‌یابد، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد...
 ا

حلقوم ها را می‌توان برید، اما فریادها را هرگز؛ فریادی که از حلقوم بریده برمی‌آید، جاودانه می‌ماند... «شهید سیّد مرتضی آوینی»



بی رنگی

خیلی ها اهل هنر بودند
اما؛
هنر انقلاب اسلامی را،
تو با قلمت معنا کردی...

دریـــــــچــــــــه

تو عشقي و تو را عشق است

روايت كن فتح آخر را..

آويني، آواي دين بود، در دنياي دون...

او را از آستين خالي ِ دست راستش خواهي شناخت، چهره ي ريز نقش و خنده هاي دلنشينش نشانه بهتريست، مواظب باش، آن همه متواضع است، كه او را در ميان همراهانش گم ميكني، اگر كسي او را نمي شناخت، هرگز باور نمي كرد كه با فرمانده لشكر امام حسين رو به روست...

مصطفاي خوبي ها..

قلمم می هراسد، ناگاه از رفتار باز می ماند.. چون رازی در پس آن نوک سیاهش در درون دارد، حاجی نمی دانم که بگویم این تو بودی که به شهادت آبرو بخشیدی، یا شهادت بود که با تو آبرومند شد...

حاجی قلب همه بچه ها رو ربوده بود...حاجی برای بسیجیهاش بی تاب بود و بسیجیها هم برا حاجی...

روشن فدایی ولایت و عاشق نور بود نه ظلمت جهل..

كدامين سو را نظاره مي كني؟

صيادي كه صددام در پي اش بود..

ای لشکر صاحب الزمان... چه آمادگی اي داری تو !

مردان آهنین! آری؛به واقع آهنین بودند کالجبل الراسخ...


˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

Instagram


رنگ، تعلق است و بی‌رنگی در نفی تعلقات. اگر بهار ریشه در زمستان دارد
و بذر حیات در دل برف است که پرورش می‌یابد، یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه اخروی از قلل سپید و پربرف پیری می‌گذرد. «موتوا قبل ان تموتوا» یعنی منتظر منشین که مرگت در رسد؛ مرگ را دریاب؛ پیر شو پیش از آنکه پیر شوی،
و پیری بی‌رنگی است.
***
مــا، اهل ولایــت هستیم
و همه چیـزمان؛ در گـرو ِهمیـن
اهلیت است.
«شهید سیّد مرتضی آوینی»


تـو می آیی
شهیـدان نیز بـاز می گردند،
و آویـنـی روایــت می کند؛
فـتـح نـهـایـی را..

حـــديـــث هــفـــتــه

امام على علیه السلام فرمودند:

اَلْمُؤْمِنُ حَيىٌّ غَنىُّ مُوقِرٌ تَقىٌّ؛

«مؤمن، با حيا، بى ‏نياز، با وقار و پرهيزگار است.»

[عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 55 ، ح 1425]


«آرشيو احاديث»

مـعــرفــی کــتــاب

نام کتاب: یادت باشد...

نویسنده: رسول ملاحسنی

تعداد صفحات: 378 

***

کتاب «یادت باشد» عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینب‌کبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید!

طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب«یادت باشد» را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است، عشقی که شاید در زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد اما این تعلق خاطرها هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود.

کتاب «یادت باشد» استعاره‌ای از تمام یادت باشدهای همسران شهدای مدافع حرم است که در لحظات وداع تقدیم گام‌های راسخ این مردان از خودگذشته کردند، یادت باشد از همان جمله معروف شهید حمید سیاهکالی‌مرادی روز قبل از اعزام به سوریه آغاز می‌شود که خطاب به همسرش گفت: «دلم را لرزاندی اما ایمانم را نمی‌توانی بلرزانی!»، یادت باشد قصه رباب‌های سرزمین ماست که زینب گونه صبوری پیشه کرده‌اند و پرچم پاسداری از حریم حرمت این زندگی عاشقانه را به دوش می‌کشند.

در متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» این گونه آمده است:

سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛ گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم منو بی خبر نذار».

با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».

کتاب یادت باشد، کتابی که با روایتی ساده لب را می‌خنداند و چشم را می‌گریاند تا همه یادمان باشد این اشک‌ها و لبخندها، این آرامش امروز را مدیون رشادت شهدای مدافع حرم و صبر زینی همسرانشان هستیم.


«آرشيو معرفي كتاب»

سیّد مرتضای من...

يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۶:۳۱ ب.ظ

سلام راوی مجنون،سلام راوی خون

نگاه کن! که نگاهت غزل غزل مضمون

تو در مسیر خدا در میان خوف و رجا

نشسته روی لبانت تبسمی محزون

به اعتقاد تو سیاره رنج می خواهد

جهان چه فایده لبریز باشد از قارون

جهان برای تو زندان،برای تو انگور

جهان دسیسهء هارون و نقشهء مآمون

درون من برهوتی است از حقیقت دور

از این سراب مجازی مرا ببر بیرون

چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود

از این زمانه به فردای دیگری ،اکنون

نگاه کن! که نگاهت روایت فتح است

سپاه چشم تو کرده است فکه را مجنون

به سمت عشق پریدی خدانگهدارت

تو مرتضایی و دستان مرتضی یارت...

                                                                                                  "سید حمید رضا برقعی"

 

"هو الشهید"

شهید سیّد مرتضی آوینی تبلور نگاه عمیق حزب الله بود، قلمی داشت که نوشتارش از باطن خود ساخته او می ترواید، از کوزه برون همان تراود که در اوست...

نگاه سیّد عمق معنا را می شکافت و ما را به لایه های فرهنگ حسینی و عاشورایی هشت سال دفاع مقدس می برد.

تفکر آوینی میان روشنفکران و منوّر الفکران خریداری نداشت و ندارد و هنوز خیلی ها با دیدگاه های او در تضادند ولی فعلا به پستوهای عافیت خزیده اند.

آوینی سر صلح با تفکر غرب نداشت، آوینی انقلاب اسلامی را از وجود و رهنمودهای امام مکیده بود.

آوینی انقلاب و افق های دور و دراز آنرا با تمام وجود ادراک می کرد و تلاش داشت تا ما را هم از این قبرستان سخیف عادات تعالی بخشد، اما چه می شود که ما را یارای صعود و عروج نبود...

آوینی صدای خفه شده حزب الله در گلوی بسیجی ها بود که با شهادتش ترکید و شعاعی از نور را به منصه ظهور در آورد.

آوینی اهل خود سازی بود و دنیا را جیفه می انگاشت و هرگز برای آن تلاش مجدانه نمی کرد. آوینی رها از قیودات خود تراشیده عصر ما بود.

آن روزها خیلی ها بر سر نبود سیّد دعوا داشتند، حالا را نبینید که خیلی ها...

آوینی اهل ادا نبود، آنچه می گفت بود و آنچه نبود را نمی نگاشت. در یک کلمه دیگری را نمی فریفت.

او انقلاب را منبعث از حقایق عالم معنا و جهد پیامبر گونه امام می دانست. آوینی گفتمان انقلاب را با جنگ هشت ساله گره زد و از آن میان روایت فتح رویید.

دکلمه های آوینی در حکم دمیدن، در جان دفاع مقدس فراموش شده بود.

آوینی دغدغه ناسیونالیسم نداشت و تا بوسنی می رفت که شاید با قلمش یا دوربینش، اسلام را یاری دهد...

دنیای غریبی است، زیرا چرخ روزگار آنان را که سری دارند که بر تنشان می ارزد و نفسی دارند که محیی سایر نفوس است ،به نرمی باد و سبکی نسیم از میان بر می دارد تا شاید از عدم فیزیکی او به آن تفکر عظیمی که در وجودش بود پی ببریم...

مرگ برای آوینی شکلات نبود و گمان مبر که او عاشق عدم شدن بود، خیر، آوینی آرزوی فنای در حق و عروج تا او را در دل داشت او کاهل و سست نبود با جهدی بی مانند برای انقلاب کار می کرد، نریشن ها را شبانه می نوشت آنگاه که همه خواب بودند نه خواب ظاهری بلکه خواب فکری مردم عصر...

آوینی بهانه ای برای به خود آمدن است. و نیز نمونه ای است که از جان برای انقلاب اسلامی مایه می گذاشت و چنین بود که مدال سیادت بر اهل قلم را از محضر رهبر انقلاب گرفت و چه سعادتی بالاتر از آن که رهبر انقلاب و امامش بر سر تشییع اش حاضر شود...

حـاشیـ ـه؛

+ ای سیّد مرتضی؛

ای آنکه بر کرانۀ ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای،

دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.

+ سلام  ِ ما را به مادرت فاطمه ی زهرا برسان.

+ میدانم دیشب آمده و نوشته ام را خوانده ای سیّد...

 

بیـ... رنگـ... :

خاک محتاج زمستان است تا پذیرای بهار شود

و جان محتاج صوم است تا خورشید عشق از افق جان طلوع کند

و درخت دل به شکوفه بنشیند و این بهار درون است.

"سیّد مرتضی"

 

.:تقدیم به روح بلند و آسمانیَت:.

ديدگاه ها  (۷۷)

سلام بزرگوار
خوش به حال شهدا که ماندند و بدا به حال امثال من که رفتنی هستند
یا علی مدد
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۶:۳۵ معصومه سادات
سلام
خواندم مطلبتان را،زیبا بود.
دلتنگ پدر شدم با خواندن این متن.
چه کنم که این روزها بد دلتنگ میشوم و علاجى هم ندارم.
فکه‌ مثل‌ هیچ‌ جا نیست‌! نه‌ شلمچه‌، نه‌ ماووت‌، نه‌ سومار، نه‌ مهران‌، نه‌ طلائیه‌، نه‌...
فکه‌ فقط‌ فکه‌ است‌! با قتلگاه‌ و کانال هایش‌، با تپه‌ ماهور و دشت‌هایش‌. فکه‌ قربانگه‌ اسماعیل‌هاست‌ به‌ درگاه‌ خدای‌ مکه‌.
فکه‌ را سینه‌ای‌ است‌ به‌ وسعت‌ میدان های‌ مین‌ِ گسترده‌ بر خاک‌. فکه‌ را دلی‌ است‌ به‌ پهنای‌ سیم های‌ خاردار خفته‌ در دشت‌.
فکه‌ را باغ هایی‌ است‌ به‌ سر سبزی‌ جنگل‌ امقر. فکه‌، روحی‌ دارد به‌ لطافت‌ ابرهای‌ گریان‌ در شب‌ والفجریک‌. فکه‌، چشمانی‌ دارد به‌ بصیرت‌ دیده‌بان‌ خفته‌ در خون‌، بر ارتفاع‌ صد و دوازده‌.
فکه‌، خفته‌ بر زیر گام هایی‌ است‌ که‌ رفتند و باز نیامدند.
فکه‌، استوار ایستاده‌ است‌، برتر از سنگرهای‌ بتونی‌ ضد آرپی‌ جی‌.
الا روح طوفانی مرتضی
سلیمان تسلیم امر قضا
از آن دم که در خون شنا کرده‌ای
مرا با جنون آشنا کرده‌ای
جنون را به حیرت درآمیختی
قلم را ز غیرت برانگیختی
بگو نسبتت با شهیدان چه بود
که مرغ دلت سویشان پرگشود
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۱۴ محب مادر ( س )
سلام علیکم
ممنون از دعوت تان بزرگوار .
با جان و دل مطلب تان را خواندم .
خدا رحمت کند سید مرتضی سید شهیدان اهل قلم را .
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۲۱ عشق یعنی یه پلاک
نوشتتون خیلی زیبا بود.
شهید اوینی رو خیلی دوست دارم.
همچنین کتاباشو
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۵۰ گروه پلاک8(محسن128)
شهید آوینی:
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است ، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و صیاد شیرازی تن را از قفس رهانید تا در باغ آسمانی اوج بگیرد...
ممنون که به فکه راهم ندادی...
سید مرتضی دیگر با من چنین نکن که من تاب ندارم...
فکه...
فکه...
فکه...
-------------
عالی بود...
سلام
یادش بخیر
فکه و...
سیدو...
یه دنیا دلتنگی...
یاعلی
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۸:۳۶ گروهی از محبان
سلام
زیبا بود.
انشالله که سید شهیدان اهل قلم شهید آوینی سلام و عرض تسلیت شمارو به خانم فاطمه زهرا برسونند.
انشالله.
التماس دعا
سلام همسنگر ...
چه کردی با دل ما ...
این نوای دلنشین سید بی اختیار منو برد فکه ...
جایی که یه تیکه از دلم توش جامونده کنار قتلگاه سید ....
سلام...
خدا قوت بر قلمتان دهد ...
کلیک رنجه بفرمایید ...
هر جزئی رو مایلید میتونید هدیه کنید به .....
اعلام بفرمایید...
یا زهرا و من سواها فداها ...

زیبا بود پستتون ...
سلام
بسیار عالی بود.
خدا قوت.
با مطلبی با عنوان آوینی و ما ادراک ما شهید آوینی بروزم
التماس دعا.
سلام ممنون که خبر دادی


چند وقت پیش زندگینامه ی شهید آوینی را از زبان خودش مطالعه کردم خیلی زیبا بود


دو سه تا گونی از تأملاتش را سوزاند و ...
نفس یک شیطان است !
به روزم..
شما مارو دعا کن با این دل پاکت رفیق
سید شهیدان اهل قلم: هرگاه عقل عاشق و عشق عاقل شود ما شهید میشویم
اسم زیبایی داری
بی رنگی زیباترین رنگ ،کاش همه چیز بی رنگ بود تا انسانها اینقدر در رنگها گرفتار نبودند
. . .
سلام خواهری
چقدر قشنگ بود این شعر: چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود
موفق باشی.
التماس دعا
سلام.
حبذا... انصافن که حق مطلب را ادا کردید
دعای مادرش پشت و پناهتان
یادم باشد هر وقت دلم برای آوای دلنشین آوینی عزیزمان، تنگ شد، به این جا بیایم
یا زهرا
سلام همسنگر
ما هم داریم میسوزیم از اینکه سید مرتضی در فکه راهمان نداد...
واقعا متحیرم از اینکه چرا قسمتم نشد بروم فکه!!

بی رنگ نوشتت فوق العاده بود دوست عزیزم
موفق و سربلند باشی در پناه حق تعالی به برکت مادرمان فاطمه زهرا سلام الله علیها

التماس دعا
زفمتن هات ادم رو دلتنگ تر میکنه واسه شهدا . .
خدا قوت
سلام به بی رنگی من و تو!
خوبی؟
شهادت فاطمه(س) رو تسلیت میگم!
عالی بود...
مخصوصا تکلمه ها ...

پرواز که بال نمی خواهد سید !

آسمانی که باشی میروی ... چه در خط مقدم ، چه در میدان مین !

به بهانه ی....

+
شما که خدایی !

پاک کن ...

----
به روزم!
سلام.....
پست خیلی زیبا و مفیدیی بود .بهره بردم از مطالب زیباتون.انشاالله کاری نکنیم که پیش شهدا شرمنده باشیم.
موفق باشید.
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۲۳:۴۹ نوجوان کنجکاو
سلام گمنام.
مطلبت قشنگ بود
منم اب خواب آپم
آقا سید، می پندارم عشق تنها با قطره های اشک معنا می دهد، چقدر دل‌تنگم، چقدر خسته، هر روز فاصله ام با عشق بیشتر و بیشتر می شود و خانه تن تنها راه فرسودگی را می پیماید به امید روزی که از این سرگردانی نجات پیدا کند. چه زیبا کلام معرفت را یافتی و چه زیبا به دنیای زیبای عشق شتافتی
سید مرتضی خدا میداند من هم بی دلم...
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۰۹ علیرضا محمدی
ای شهید ...
دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.
سلام.
ممنون از حضورتون.
مطلب خوبی و ارزشمندی در مورد یکی از ارزشمند ترین ثمرات انقلاب و امام راحل بود.
او آزاد اندیش و روشنفکری واقعی و واقعا مسلمان و معتقد به ولایت بود.
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۰۹:۵۲ سوهان روح-فدائی
سلام همسنگری
عالی قلم زدی
دست مریزاد
دعای میکنم پریدن و رسیدن را برای عاشقان شهادت
یاعلی
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۳۴ به همین سادگی
سلام همسنگر عزیزم
من امسال برای اولین بار به این سرزمین رفتم دنیای عجیبی داشت تصور اینکه شهدای ما در ان اب وهوای داغ و افتاب سوزان انجا با چشیدن طعم تشنگی و عطش بر لب ملایک خدا را دیدار کرده اند سخت قلبم را تکان میدهد
چه خوب که مرا یاد فکه انداختی یاد ایثار تا بی نهایت...
عاشقشم ......
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۴۴ مهدی سرابندی
شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد(زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست)
و نیز گمان میبریم که تو را شناخته ایم...
اما دریغ...
ما کجا و سیدشهیـــــــــــــــــــــــدان اهل قلم کجا؟
ما کجا و سید مرتضی کجا؟
ما که ادعایی نداریم سید جان...
اما...تو که میدانی چه در دلمان میگذرد...
جان مادرت تو نیز دستی برآر و ما را از این قبرستان بیرون کش...که تو خود شهیدی و...
سلام
ممنون
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۱۵:۳۰ پرچم داران اهل بیت
به نام ایزد یکتا

با سلام

وبلاگ ما منتظر حضور شماست...

تشریف بیاورید

جهت شرکت در طرح هیئت سایبری عضو خبر نامه ی ما در قسمت امکانات وبلاگ شوید.

در صورت تمایل به تبادل لینک لطفا اعلام فرمائید.

یا زهرا

درود خدا بر شما
سلام...
ممنونم
شعر اقای برقعی خیلی زیبا بود.....
چرا ممنونی از فکه نرفتن؟؟؟؟
دعایم کن
یاعلی مددی
سلام.
ممنون از اینکه دعوتم کردین...
عالی بود...
سلام بر شهدا...مخصوصا شهدای گمنام!!!
برای شادی روحشون صلوات
سلام دوست خوبم
ممنون از وبلاگ خوبت
یه مستند دارم میسازم به اسم بوستان حجاب که وضعیت حجاب رو تو تهران بررسی می کنه
فعلا تیزرش رو تو اینترنت گذاشتم
تو هم برو دانلود کن و ببین
حجمش زیاد نیست
با دایال آپ هم میشه دانلود کرد
یه کلیپ هم ساختم درباره آقای رائفی پور
یه سری شبهات درباره ایشون مطرح شده بود که بهشون پاسخ دادم
البته بگم که آقای رائفی پور خیلی برای من مقدس نیست
کلا من آدمی هستم که جلو حرف نا حق می ایستم
این هم حجمش زیاد نیست
یه مستند دیکه ساختم که راجع به فراماسونری و صهیونیسم و مواردی از این دسته
چون زیرنویس انگلیسی داشت تو کشور های خارجی خوب پخش شده
چند تا کشور هم مسدودش کردن
این حجمش زیاده
حدودا 150 مگابایت
اما می ارزه دانلود کنی
یه سال روش کار کردم
اگر صلاح دونستی این مطالب رو تو وبلاگت انتشار بده
(کپی برداری بدون ذکر منبع مجاز است)
مجاز است
مجاز است
مجاز است
کار ما فی سبیل الله هست
لطفا نظر فراموش نشه
با تشکر

سلام
یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. مى‏گویند که گناهکاران را نمى‏پذیرند؟ آرى! گناهکاران را در این قافله راهى نیست... اما پشیمانان را مى‏پذیرند. اگر نبود باب توبه‏اى که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، حضرت آدم نیز بهشت زده و رها شده و سرگردان، در این برهوت گمگشتگى وا مى‏ماند.

التماس دعا
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۲۰:۳۳ هم پای قاصدک
به سوی جبهه می رفت ونگاهش سوی مادربود
وداعی کرد طولانی که گویی بار آخر بود
و او می رفت آهسته به سوی خاکریز عشق
وجبهه از حضور او پر از احساس باور بود
دو چشمش خیس از اشک و دلش لبریز از احساس
میان جمع بود اما دل او جای دیگر بود
عجب حال عجیبی داشت آن شب در دل سنگر
و او آماده پرواز مثل یک کبوتر بود
زمان حمله نزدیک و همه آماده رفتن
نوای کاروان آن شب پر از الله اکبر بود
چپیه روی دوش او به سر سربند یا حیدر
و او در کارزار جنگ چو سربازی دلاور بود
زمین دریایی از خون شد،زمرگ لاله های سرخ
و او مانند یک ماهی به شط خون شناور بود
که ناگه ترکشی خورد و تبسم کرد و پرپر شد
از او در ذهن من باقی، همان لبخند آخر بود
شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: «حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد». آوینی در جواب گفت:

«نه برادر، شهادت لباس تک‌سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می‌کنی، مطمئن باش»!

و آنها اندازه ی شهادت بودن و پریدند

به روزم !
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۲۰:۵۴ هم پای قاصدک
قلم سید شهید مرا به جنون می کشاند..
روحش شاد
سلام

بانو مدد بده که مکرر بخوانمت

بانو اجازه هست که مادر بخوانمت؟!

این فاطمیه با دل مضطر بخوانمت؟!

منتظر نظرات ارزشمندتونم
سلام

از لذت های حضور در فضای مجازی ، مطالعه آثار دلنشین و اثرگذار و زیبای دوستان ، خاصّه پست های ارسالی شما سرور بزرگوار است . آخرین نوشته شمارا خواندم و به فیض رسیدم .

ضمن سپاسگزاری صمیمانه از حضور معطر و ارسال نظرهای زیبایتان به مباحث قبلی وبلاگ " یک نفس هوای تازه " ، با افتخار دعوت می کنم نظر مبارک خودرا به آخرین پست ارسال شده با عنوان :

" به حرف های مردم ، بی اعتنا باش "

اعلام فرمایید .

متشکرم و پیوسته ، عزیز و پایدار باشید

نوای وبتان ، امروز بر سر مزار شهدای گمنام دانشگاهمان، طنین انداز بود
چه خلوت دلنشینی بود من و آوای دلنشینش...
'بسم رب الشهدا'
سلام.
طلبیده شده اید،
به آسمانه...از کجا معلوم؟
شاید از طرف خود شهید...
ممنون از کامنت زیباتون

با تبادل لینک موافقید؟
۲۲ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۵۲ دختری درانتظار مهدی
سلام علیکم
با دومین مطلب در خدمتتونم .
خوشحال میشم بیاین
یا علی
سلام
متشکرم از حضورتان در کادح
التماس دعا در این ایام
تشکر از حضور
یعنی میشه ماهم روزی..................

"هرکه مقرب تر است مرگ آگاه تر است"

"آوینی هنرمند نیست"........

صیاد دلها..........

سلام خدا قوت به روزم
وبلاگ بسیااااار زیبایی دارید..واقعا لذت بردم..
لوگوتون هم خخخخخخخیلی زیباست،مخصوصا اون عکسه:
مجنون خنده های توام بیشتر بخند..
خیلی لذت بردم..
لینکتون کردم
سلام... زیبا بود...
خوش به حال شهدا...
یعنی میشه ما هم مثل اونا بااخلاص بشیم...
یازهرا
التماس دعا
...
باافتخار تمام لینک شدید
۲۲ فروردين ۹۱ ، ۱۹:۲۸ ناگفته های دلم
سلام
حالتون خوبه؟
چقد وبلاگ آرومی دارین آدم دلش نمیخواد بیرون بره
من خیلی مشتاقم تا باهاتون تو هردوتا وبلاگم تبادل لینک داشته باشم
اگه افتخار بدید خیلی خوشحال میشم
یاعلی
sajdeha.blogfa.com

love-novel1.blogfa.com
۲۲ فروردين ۹۱ ، ۲۱:۵۹ هم پای قاصدک
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
ازجاده سه‌شنبه شب قم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت
بی‌تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گردابی! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
سلام
متشکرم از حضور شما در وبلاگم
مایل به تبادل لینک اگر هستید منو با نام""سکوت کویر/شهدا/انتظار ""لینک کنید و بگید با چه نامی لینک کنم شمارو
التماس دعا
دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.

.
.
.
سلام دوست عزیز
متن زیبایی در وصف این مرد خدا و رونده راه حق وحقیقت نوشته بودید.استفاده کردم.براستی لقب سید شهیدان اهل قلم برازنده این انسان بزرگ بود.
موفق باشید.
ای شهیدان برای ما حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده ...
۲۳ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۳۹ پرچم داران اهل بیت
به نام ایزد یکتا
با سلام
شما با افتخار لینک شدید
شما می توانید جهت شرکت در هیئت سایبری عضو خبر نامه ما در قسمت امکانات وبلاگ شوید.
یا زهرا
درود خدا بر شما
سلام .امیدوارم ما هم بتوانیم رهروان خوبی برای شهدا باشیم .یاد وخاطره شهید آوینی وشهدای فکه گرامی.
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام و نور
عرض تسلیت ایام شهادت مادر
التماس دعا
ممنون از حضورتان
خیلی خوشحال شدم دوست با معرفت جدیدی یافتم.
بنده با اجازه شما رو لینک کردم.
باز هم می آیم
شما هم قدم بر سر چشمان این حقیر بگذارید.
یا علی مدد
۲۳ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۱۰ از بی نشان ها
مالکیت زمین را به کسانی میدهند که به زمین دل نبسته اند..."آ سید مرتضی"
یه وقتایی به آدم کمک میکنه که انگشت به دهان میمونی...
وبت قشنگ بود.....
باز هم نگاهش مارا شرمنده کرد...
تمنای دعا...خیلی...
خوف فرزند شک است و شک زاییده ی شرک
واین سه خوف و شک و شرک راهزنان طریق حقند
واگر با مرگ انس نگیری
خوف تورا خواهد زد و
امام خود را در صحرای کربلا رها خواهی کرد ......
سید شهیدان اهل قلم
سلام حاج آقا
خدا قوت
با افتخار لینک شدین
انشاالله موفق باشین
به امید دیدارهای بعدی
ماکه همچنان از مطالبتون استفاده خواهیم کرد
یاعلی
سلام
مطلب بسیار زیباتونو خوندم
خدا قوت
یا مهدی(ع)
اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یک حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد کـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد کـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
حـــرف دل با گوش دل بشنیده است
او کـه حـــــق را در درونش دیده است!
روح من را می کشـــــــــاند تا "خیال"
حرف "آدین"، حـــــــــرف آن نیکو خصال
یــــــــــــادم آیــد از صــــــفای بـزممان
عـاشـــــــــقی بـا آن هـمه ، همرزممان
یـاد ایــــــّــــــامی قشــنگ افـــتاده ام
بـاز هـم ، من یـاد جـنــــــگ افــتاده ام......
و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها....
یعنی نمیخوایی به من سر بزنی؟!
_____ (¯ `•I.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.O.•´¯)
(¯ `•L?.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `..•V´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•???.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `E.?.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ _ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.!!!.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------آپــــــــــــــــــــــــــــــم
سلام برتو روزی که به دنیا آمدی وروزی که ازدنیا رفتی وروزی که زنده خواهی شد
سلام
وب پر محتوایی دارین.
اگر مایل به تبادل لینک هستید منو با نام هسته فرهنگی جوان رایه المهدی (عج) لینک کنید
به منم اطلاع بدید تا شما رو با چه نامی لینک کنم.
۲۱ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۰۰ خادم الشهدا
سلام همسنگر
اجرت با شهدا
آهنگی که گذاشتی منو یاد یه جمله زیبا ازشهید آوینی انداخت
((کربلا مارا نیز در خیل کربلائیان بپذیر ،ما می آییم تا برخاک تو بوسه نهیم و آنگاه روانه دیار حق گردیم))
یاد شهیدانمان بخیر...
یاد آوینی و آوینی ها بخیر
راستی از حضورتون تو وبلاگم خیلی خوشحال میشم.
لینکتون می کنم

ارسال ديدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">