سبحانک یا لااله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یارب...
لیلة القدر یک شب نیست، یک حقیقت بی مانند است. امری زمانی نیست، بلکه امری ملکوتی و از ورای عالم ماده است. عروج و ارتقا به عوالم مافوق جسم و جسمانیت است. و پس از برهه ای عبادت در ماهی پر کرامت و فضیلت چون رمضان، مومنین را چنان صفایی پدید می آید که خدای متعال، با هدیه شب قدر به بندگان، ایشان را توانایی پرواز می دهد... پرواز و اوج گرفتن از هر آنچه رنگ روی دنیوی و غیر خدایی داشته باشد.
لیلة القدر مقصد نیست، راهی است بی پایان و راهروی می خواهد به پهنای بندگی. این راه، سالکی را می طلبد که عاقل و عاشق باشد و نه صرفاً بنده ای عابد؛ همانا ملاک خداوند جهانیان در عبادت کمیّت و مقدار افزون نیست بلکه ملاک الهی انجام بهترین اعمال است «لیبلوکم ایکم احسن عملا» بر این اساس گفته اند در شب قدر بهترین اعمال طلب علم است.
ای بنده خدا؛
قدر ِ قدر دانستن آن نیست که آنقدر عبادت کنی و سر انجام مجالی برای اندیشیدن در خویش، آغاز و انجام خود را نیابی. بلکه، قدر ِ قدر دانستن آنست که این شب را به تفکر در خویشتن خویش بنشینی و تفکری در اینکه سیر و مسیر سعادت را در زندگی خویش بیابی. چنانکه امیر المومنین علی وصی علیه السلام می فرماید: «رحم الله امراء من این و فی این و الی این» خدا بیامرزد کسی را که بداند از کجا آمده و در کجاست و بسوی چه جایی رهسپار است.
ای بنده خدا؛
اگر در زندگی خود قدر شب را بدانی و خدا را از اعماق وجودت بخوانی و بیابی همانا به روز سعادت و نیکبختی نایل خواهی شد. ای بنده خدا اگر قدر ِ را قدر بدانی، به حق دیگری تعدّی و تجاوز نخواهی کرد ولو به قدر ذرّه ای. ای بنده خدا؛ اگر قدر محبت دیگران را می دانستی هرگز به ایشان بی احترامی نمی کردی.
ای بنده خدا؛
اگر قدر ِ شب قدر را بدانی، قطعاً قدر خودت را شناخته ای و آنکه قدر خود را شناخت، خویش را ارزشمندترین آیات حق متعال می یابد و بر این آیت الهی شکر می نماید. و قطعاً شکر چنین نعمتی (زندگی و حیات) اندیشیدن بر سر از دست ندادن، نه فقط سالها و ماهها و روزها و شبها، بلکه آنات و لحظات گرانبهای عمر و زندگانی است.
و ای بنده خدا؛
والعصر ان الانسان لفی خسر.
بیـ... رنگـ... :
+هرکس فاطمه سلام الله علیها را آنچنان که شایسته است، بشناسد، به ادراک لیله القدر نایل شده است.
"امام صادق علیه السلام"
+دعای امام زمان عجل الله در حق همه مسلمین مستجاب.
تکمله:
جمعه های رمضانم؛
تشنه ی ظهور توست،
آقاجان...
کی افطار می شود؟
کی می خوام از گناهام جدا بشم
کی می خوام بنده ی سر برا بشم
آخه تا کی غزل غم بخونم
تا کی از قافله ها جا بمونم
حالا که بارون رحمت می باره
حالا که صابخونه مهمونی داره
من تا کی میخوام جوونی بکنم
وقتشه خونه تکونی بکنم
اگه من بدم خدا مهربونه
هرچی باشم دلم و می کِشونه
می دونم که توبم و می پذیره
بدی من و ندیده می گیره
اون قدر مهربونه، جای عذاب
گناهای من و می کنه ثواب
درد دلهای من و گوش می کنه
روزای قبل و فراموش می کنه
برام از هر طرفی خیر میاره
مهرم و تو دل مردم میذاره
قول میدم به حق شاه کربلا
به دل زینب و شام پر بلا
قول میدم به حق آیه های نور
به سر بریده کنج تنور
که دیگه از بدیام جدا بشم
اونی که میخواد امام رضا بشم...
----------------------
قدر را قدر بدانیم...