بی رنگی

اگر مقصد پرواز است؛ قفس ویران بهتر، پرستویی که مقصد را در کوچ می‌یابد، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد...
 ا

حلقوم ها را می‌توان برید، اما فریادها را هرگز؛ فریادی که از حلقوم بریده برمی‌آید، جاودانه می‌ماند... «شهید سیّد مرتضی آوینی»



بی رنگی

خیلی ها اهل هنر بودند
اما؛
هنر انقلاب اسلامی را،
تو با قلمت معنا کردی...

دریـــــــچــــــــه

تو عشقي و تو را عشق است

روايت كن فتح آخر را..

آويني، آواي دين بود، در دنياي دون...

او را از آستين خالي ِ دست راستش خواهي شناخت، چهره ي ريز نقش و خنده هاي دلنشينش نشانه بهتريست، مواظب باش، آن همه متواضع است، كه او را در ميان همراهانش گم ميكني، اگر كسي او را نمي شناخت، هرگز باور نمي كرد كه با فرمانده لشكر امام حسين رو به روست...

مصطفاي خوبي ها..

قلمم می هراسد، ناگاه از رفتار باز می ماند.. چون رازی در پس آن نوک سیاهش در درون دارد، حاجی نمی دانم که بگویم این تو بودی که به شهادت آبرو بخشیدی، یا شهادت بود که با تو آبرومند شد...

حاجی قلب همه بچه ها رو ربوده بود...حاجی برای بسیجیهاش بی تاب بود و بسیجیها هم برا حاجی...

روشن فدایی ولایت و عاشق نور بود نه ظلمت جهل..

كدامين سو را نظاره مي كني؟

صيادي كه صددام در پي اش بود..

ای لشکر صاحب الزمان... چه آمادگی اي داری تو !

مردان آهنین! آری؛به واقع آهنین بودند کالجبل الراسخ...


˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

˜Ï Ìãáå åÇí ÔåíÏ Âæíäí

Instagram


رنگ، تعلق است و بی‌رنگی در نفی تعلقات. اگر بهار ریشه در زمستان دارد
و بذر حیات در دل برف است که پرورش می‌یابد، یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه اخروی از قلل سپید و پربرف پیری می‌گذرد. «موتوا قبل ان تموتوا» یعنی منتظر منشین که مرگت در رسد؛ مرگ را دریاب؛ پیر شو پیش از آنکه پیر شوی،
و پیری بی‌رنگی است.
***
مــا، اهل ولایــت هستیم
و همه چیـزمان؛ در گـرو ِهمیـن
اهلیت است.
«شهید سیّد مرتضی آوینی»


تـو می آیی
شهیـدان نیز بـاز می گردند،
و آویـنـی روایــت می کند؛
فـتـح نـهـایـی را..

حـــديـــث هــفـــتــه

امام على علیه السلام فرمودند:

اَلْمُؤْمِنُ حَيىٌّ غَنىُّ مُوقِرٌ تَقىٌّ؛

«مؤمن، با حيا، بى ‏نياز، با وقار و پرهيزگار است.»

[عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 55 ، ح 1425]


«آرشيو احاديث»

مـعــرفــی کــتــاب

نام کتاب: یادت باشد...

نویسنده: رسول ملاحسنی

تعداد صفحات: 378 

***

کتاب «یادت باشد» عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینب‌کبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید!

طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب«یادت باشد» را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است، عشقی که شاید در زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد اما این تعلق خاطرها هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود.

کتاب «یادت باشد» استعاره‌ای از تمام یادت باشدهای همسران شهدای مدافع حرم است که در لحظات وداع تقدیم گام‌های راسخ این مردان از خودگذشته کردند، یادت باشد از همان جمله معروف شهید حمید سیاهکالی‌مرادی روز قبل از اعزام به سوریه آغاز می‌شود که خطاب به همسرش گفت: «دلم را لرزاندی اما ایمانم را نمی‌توانی بلرزانی!»، یادت باشد قصه رباب‌های سرزمین ماست که زینب گونه صبوری پیشه کرده‌اند و پرچم پاسداری از حریم حرمت این زندگی عاشقانه را به دوش می‌کشند.

در متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» این گونه آمده است:

سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛ گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم منو بی خبر نذار».

با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».

کتاب یادت باشد، کتابی که با روایتی ساده لب را می‌خنداند و چشم را می‌گریاند تا همه یادمان باشد این اشک‌ها و لبخندها، این آرامش امروز را مدیون رشادت شهدای مدافع حرم و صبر زینی همسرانشان هستیم.


«آرشيو معرفي كتاب»

نماز جماعت، صلوات و یاد حضرت زهرا در عروسی..

سه شنبه, ۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۳:۰۵ ب.ظ

گفت حواستان باشد که من چه کاره ام.. شاید عقد کردیم من رفتم جبهه و برنگشتم. یا جانباز شدم یا اسیر و یا مفقود.. شما میتوانید با این چیزها کنار بیایید؟ چیزی به او نمی گفتم. سرم را هم بالا نمیاوردم، چه برسد به حرف زدن، اما ته دلم همه آن شرایط رو قبول کردم و به خودم قول همراهی با او را دادم.

نه چراغی داشتیم و نه سر و صدایی. ولیمه عروسی را دادیم و همه شاد بودند. روز قشنگی بود؛ باران نم نم می بارید و محمد علی بین میهمانها سخنرانی میکرد. آنجا برای اولین بار حلقه اتصالش با اهل بیت را یافتم. او در آن عروسی، از عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها سخن می گفت.

عروسی زیبایی بود؛ با نماز جماعت - صلوات و یاد حضرت زهرای اطهر.

 *زندگی شهید محمد علی خور شاهی

 

حـاشیـ ـه؛

کسی که سنت حسنه ای را پایه ریزی کند، برای او اجر آن عمل است و اجر کسانی که عمل می کنند به آن؛ بدون آن که از ثواب عمل کنندگان به آن کم شود.

"رسول اکرم صلی الله علیه و آله"

ديدگاه ها  (۵۶)

۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۶:۴۴ ...طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه...
ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻛﺎﺭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﺗﺎﻻﺭ ﻛﻪ ﺭﺳﯿﺪ... ﺩﻭﺭﺗﺮﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﯿﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ! ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﻛﺎﺵ ﻛﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻣﻦ
ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎﯾﻢ...
ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺖ، ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ
ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ...

۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۶:۵۰ هرروز یک خاطره
حالا در این دنیایی که زیباست اما بعضی  آدمها کثیفش کرده اند! عروسی اگر بدون اهنگ و رقص باشد عروسی نیست !! و تاسف از این طرز تفکر مانند شهدا بودن چقدر زیباست اگر بتوانیم مانندشان شویم واین زیبایی با دل کندن ازدنیا و دلسپردن واقعی  به خدا محقق میشود. شهدا دعایمان کنید
سلام مطلب  خوبی بود
ممنون
روحشان شاد...
تا باشه از این نوع عروسیا باشه...
۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۸:۰۹ عاطفه سادات
تاباشه از این عروسی ها ... 
یاعلی
۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۳۹ سفیـــر نـــور
خیلی زیبا بود عالی+++

ای که دستت می رسد بر زلفــــــــ یار...!
در حضورش نـــام ما را هم ببـــــــر........!
..
..
التماس دعا
یازهرای مرضیه(س)

سلام علیکم
دلم خیلی بعد خوندن این پست سوخت

برای درج روزشمار محرم در بلاگ مان
راهنمائی می فرمائید؟!
پاسخ:
سلام و رحمة الله
برای درج کد در بلاگ؛ ابتدا باید امکانات اختیاری خریداری بفرمایید، سپس میتوانید کد دلخواه را جاگذاری کنید.
۰۹ مهر ۹۲ ، ۲۱:۳۶ متولد ماه مهر
سلام چه وبلاگ قشنگی دارید (گل)
۰۹ مهر ۹۲ ، ۲۱:۴۹ شکسته بال
...کاش در ازدواج هایمان بیشتر به فکر این باشیم که چه کار کنیم که آقا امام زمان و اهل بیت حضور داشته باشند تا.....
اللهم الرزقنا...
یاعلی
۰۹ مهر ۹۲ ، ۲۳:۲۷ سید یاسین
به مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) گفتند: کتابی درزمینه اخلاق معرفی کنید. فرمودند: لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی
"خدا می بیند"

یادمان نرود
خدا
میبیند
۰۹ مهر ۹۲ ، ۲۳:۳۹ فاطمه(یاس)
شوخی های رزمنده هابسیجـــــــی ترکش خـــورده

ترکــــــش ســـرش رو بـرده

عروســــــی نکرده مـــــرده

ان شاءالله مبارکــــــش بــاد

داشتــــه کلاش میبـــــرده

ترکــــش تو قلبــــش خورده

شهـــــید شده ،نمــــــرده

انشـــــا الله مبارکــــش باد
۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۱:۲۶ فدایی گل زهرا
سلام مطالب مختصر مفیدی دارید ... خوشحال می شوم از وبگاه بنده بازدید کنید موافق بودید تبادل لینک کنیم..
سلام
۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۶:۵۴ عاشق ولایت

با هیچ کس جز مرتضی کاری نداریم

ما جز امیرالموم

نین یاری نداریم

ما شیعیانِ حیدر کرار هستیم

عزت گرفتیم از علی خواری نداریم

کوری وهابی، علی را دوست داریم

شیریم و بهر موش آزاری نداریم ...

اما اگر دشمن به قصد جنگ آید

الگو به جز خط علمداری نداریم

ما با ولایت تا شهادت عهد بستیم

ما با کسی جز رهبری کاری نداریم

سید علی فرمان دهد جان می سپاریم

ما ایده ای جز مشی عماری نداریم

ما تا ظهور یار، یار انقلابیم

در کاخ های فتنه دیواری نداریم

 

۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۸:۱۱ چریک جامانده

سلام ممنون از حضورتون

خیلی زیبا بود

خوش به حال شهدا و همسرانشون

اللهم توفیق شهادت فی سبیلک

۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۰:۵۷ سید مرتضی
مطلبتان یک دوره درس اخلاق است . بسیار زیبا بود .
خدا اجرتان بده...
یازهرا...
۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۵ مریم آسمانی


بهش میگفتن حسن طلا
حتی تافت موهاش رو میبرد جبهه
خیلی به چهره اش میرسید و براش مهم بود

وقتی شهید شد از تار موهای طلایی اش شناسایی شد
حسن، شهیدی بود که طلایی شد


+

سلام

قالبتون خیلی زیباست :)

کاش برای میهن بلاگ هم ساخته بودن :(

با دل نوشته هایی به روز هستم


ممنون میشم به قلم و فکرم کمک کنین :)

یه وبلاگ دیگه هم دارم با نام : www.mighaat.mihanblog.com

هر کدوم را لایق تبادل لینک کردن دیدید بهم خبر بدید :) خوشحال میشم


التماس دعای فرج + شهادت

یاعلی بامهدی تاحق


سلام و خدا قوت. وب مفید و ارزشمندی دارید. خیلی استفاده کردیم.
۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۲:۴۱ خانم چادری
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
خوش به سعادتشان
سلام
امکانات را خریداری کردیم- حالا چ کنیم؟
پاسخ:
سلام علیکم
حالا کد مورد نظر را داخل قالب جاگذاری کنید.
بسیار ممنون

یاحسین علیه السلام
۱۰ مهر ۹۲ ، ۲۰:۲۳ تابی نهایت

سلام.خداقوت.

خیلی زیبا بود.

به روزم

۱۰ مهر ۹۲ ، ۲۳:۱۹ ღ فاطمه ღ
@...............@..........@............@@@@@.........@ @@..........@@......@.....@......@.........@......@.....@ @.@........@.@....@.........@....@.........@....@.........@ @..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@ @...@....@...@....@.........@...............@....@.........@ @....@..@....@....@.........@...............@....@.........@ @.....@@.....@....@.........@...............@....@.........@ @......@.......@....@.........@................@....@.........@
۱۱ مهر ۹۲ ، ۰۰:۱۷ قلمداد ظهور
در سرم به اندازه ی یک شهر شلوغ ولوله ایستــــــــــــــــــــــــ ...
یا زهرا س
=)

سلام

خیلی زیبا بود.

۱۱ مهر ۹۲ ، ۲۳:۴۴ ... خادم الزهرا

« چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی»

قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.

 گفت:

«حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین  علیه السلام  بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند:«به زودی به دیدارت خواهم آمد» یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود:« چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟»

همینجور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود.

چند شب بعد شهید شد.

امام حسین  علیه السلام  به عهدش وفا کرد...

راوی: حاج علی سیفی، همرزم شهید


التماس دعا
۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۲:۳۹ *** رک و راست ***
حدیث خیلی قشنگی بود.

یاعلی
کی شود در ندبه ‌های جمعه پیدایت کنم
گوشه ‌ای تنها نشینم تا تماشایت کنم

می‌نویسم روی هر گل نام زیبای تو را
تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۶:۱۱ عاشق ولایت

از سوز زهر به خود می پیچد، امّا کشنده تر از این زهر، زهر بی وفائی همسرش بود، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی، چه کشید جواد الائمه، آن ساعتی که دید ام الفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت: شادی کنید تا کسی صدای ناله ی امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام  را بالای بام مقابل آفتاب  بیندازید، امّا  کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد، امّا عاشقان امام جواد، این بدن دیگر برهنه نبود، این بدن دیگر بی سر نبود، این بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر این ناله ها، ای دلهای آماده، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی؟ فرمود: سکینه جان این بدن بابایت حسین، همه صدا بزنید حسین حسین.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

یارب از کینۀ همسر جگرم می سوزد
من از این یار ستمگر جگرم می سوزد
دیده پر اشک لبم خشک و رخم بر روی خاک
سینه ام گشته پر آذر جگرم می سوزد
همچو مرغی که پرش سوخته از آتش زهر
کنج حجره زده پر پر جگرم می سوزد
بر روی خاک زمین پا نکشم پس چه کنم
که منِ تشنه لب، آخر جگرم می سوزد
شرر زهرِ جفایش فراموشم شد
چون ز شادیش فزونتر جگرم می سوزد
به جوانی نه، که از دورۀ طفلی به خدا
از غم و غصۀ دیگر جگرم می سوزد
خود جوانمرگ رضایم ولی در دم مرگ
به جوانمرگی مادر، جگرم می سوزد
یاد آن کوچه و آن سیلی و آن روی کبود
آیدم تا که به خاطر، جگرم می سوزد
یاد آن لحظه که گم کرد رهِ خانۀ خود
به پریشانی مادر جگرم می سوزد
مادرم نقش زمین گشت علی آه کشید
من ز سوز دل حیدر جگرم می سوزد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

شهادت مظلومانه جوانترین امام شیعیان حضرت جوادالائمه (ع)

به حضرت صاحب الزمان (عج) و نائب بر حق ایشان

و بر شما عاشق جوادالائمه تسلیت عرض میکنم

التماس دعا یاعلی

 



 واما عروسی های امروز...

  سلام

 کجایی...
http://zareh.blog.ir/post/125

یا علی
۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۸:۰۶ ✘خـادم المهدی✘
200000000000000000

سلام

زیبا بود.

خدا را شاکرم که عروسی خودم در حرم حضرت زینب سلام الله علیه برگزار شد.

الحمدلله رب العالمین

تشریف بیاوریدپای درس استاد اخلاق ایت الله مجتهدی تهرانی ره 

۱۳ مهر ۹۲ ، ۲۲:۴۲ کــربــ بلایی محـــــبــــــــ
سلامــــــ خدا قوتــــــــــــ

پدرش در رکـــوع بـــود

که سائل آمـد

و انگشــتریش را بخشیـــد

به پــدرش رفته بـود

خــودش، انگشـــتریش را مـی‌ بخشیــد

اگــر امانش می‌دادند. . .

بروزمـــــــ

یازهراکربــــ بلاانشاالله

همش با خودم می گم یعنی می تونم اینجوری عروسی بگیرم
بعد دوباره با خودم می گم اونقت جواب بچه هام رو چی بدم که توی فامی عکس و فیلمای  عروسی این و اون رو می بینن
دوباره با خودم می گم اگه بتونم دستشون رو بذارم تو دامن شهدا اونا هم میشن یکی مثل خودم و جواب دادنی تو کار نیست
کلن اینا حرف های خوبی هست تو پای عمل که میاد وسط سخت میشه
۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۱:۵۶ سجاد عبدی

نفرین بر آن محرم نامحرم

که زهر جفا را نه در جام تو

که در کام ما ریخت

شهادت جواد الائمه بر شما تسلیت باد...

▌║█║YA HOO 110©sajjadabdi ▌║█║

سلام
یک جورایی آرزوست اینگونه زیستن برای من.
زیبا بود.
تشکر. انشا الله شهادتتان
سلام

میدونم پروییه ها ولی ببخشید دیگه میشه ی سر ب وبم بزنید؟

کاره واجبه بخدا وگرنه مزاحم نمیشدم، نیس ک زشته اگه خونواده هاشون

بیان و تعداد کم باشه برا همین مزاحم شدم وگرنه کاری نداشتم

بازم شرمنده
۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۲ یه سربازه گمنام
سلام 
به وبلاگم سر بزن حتما
با چهل روز زیارت عاشورا تا عاشورا با ما همراه شو
یا علی منتظر حضور عاشورایی شما
این روز بزرگ بر شما هم مبارک
باسلام لطفا لینک ما را به تکیه گاه جان تغییر دهید به ادرس http://tekiyehgahjan.ir/
باتشکر
۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۲:۰۱ یه سرباز گمنام
اجرتون با امام حسین (ع) که اعلام همراهی کردید
راستی پست زیارت عاشورا تا روز عاشورا رو هم یه مطالعه داشته باش
۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۴:۱۴ امیرابوالفضل علوی
لباس یاس بر تن کرد زهرا / کنار دست او بنشست مولا
محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت / غلط گفتم بلی نه یا علی گفت
یا علی..
۱۵ مهر ۹۲ ، ۲۰:۱۸ بنده ی خدا

اگر العجل بگیم وخودمان را اماده نکنیم ...کوفی های اخرالزمانیم ...


جنگ ما جنگ عقیده است ...وقتی درشرایط جنگی درشرایط جنگی ...چه بخوای چه نخوای ..پس حیدری بجنگ تاشرمنده ی اون بالاسری نباشی

عالم محضرخداست ...


درضمن تاباشه ازاین عروسی ها باشه خداقوت قشنگ بود....یاعلی !

۱۵ مهر ۹۲ ، ۲۱:۲۴ امیــــــــر(پـــــرپرواز)
با نامت نجوا که نه
زندگی می کنیم
هر جا نامت را دیدیم بهشت آنجاست
و هر جا نه 
جهنم ماست!
یـــــــــــــاحسینــــــــــــــ.....
۱۶ مهر ۹۲ ، ۰۹:۲۴ دیوانه ی کربلا

سلام 

مطلبت خیلی قشنگ بود ببخشید عالی بووووود

اما من گریه ام گرفت

پس چرا امروزه ها از اون عروسی ها برگزار نمیشه....؟

اگه عروسی بدون اهنگ نمیشه پس چرا اونا تونستن...؟

التماس دعا

به امید اینکه جوری زندگی کنیم که مهدی فاطمه از ما راضی باشه

الهی امین

سلام.خوش به حال همسر شهدا...
التماس دعا

مسیح اگر به آسمان عروج کرد

چشم انتظار ظهور تو بود

و حسین علیه السلام

آنروزکه در قتلگاه آرام گرفت

به امید قیام تو سر بر آسمان دوست سائید

که:

این الطالب بدم المقتول بکربلا ...


با سلام
مطلبتون زیبا بود آرزو میکنم این مراسما به این سبک هر چه بیشتر برگزار بشه...

باسلام

متن قشنگی بود إنشاءالله همچنین همسری نصیب جوانان با ایمان و معتقد شود.

و ما نیز به درجه ایمان این شهدا برسیم . . .

یاعلی . . .

سردته؟

خب چرا اون عقب وایستادی؟

بیا جلو بابا؛ غریبگی نکن.

دستاتو بگیر سمت آتیش.

گرماش خیلی لذت بخشه!

مگه نه؟ ... ادامه در "استاذنا"

 

۱۹ مهر ۹۲ ، ۲۱:۲۰ دیــــــــــــــــدبـــــــــانــــــــــ
سلام همسنگر خیلی مطلب زیبایی بود. کاش  عروسی های ما هم  رنگ بوی اهل بیت رو بدن انشاالله تا باشه از این ازدواج ها....  خوشحال میشم به ما هم سر بزنید
۱۹ مهر ۹۲ ، ۲۱:۲۳ دیــــــــــــــــدبـــــــــانــــــــــ
سلام خیلی مطلب زیبایی بود انشاالله  عروسی های ما هم بوی اهل بیت رو بده  انشاللله تا باشه از این ازدواج ها / خوشحال میشیم  به ما هم سر بزنید


این روزهاچه روزهای باعظمتی است

موسی به طور میرود

فاطمه (س)به خانه علی (ع)

ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه

محمد (ص)باعلی(ع)به غدیر

وحسین(ع)با تمام هستیش به کربلا.......

التماس دعا
۲۱ مهر ۹۲ ، ۱۶:۰۱ سجاده ای که دلش آسمان می خواست...
به کار بگویید نماز دارم،
به نماز نگویید کار دارم.
شهید رجایی
 سلام

رنگ...
http://zareh.blog.ir/post/105
 سلام

ادامه مطلب...

ارسال ديدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">